Abstract:
یکی از مهمترین فرهنگهای عصر مسسنگی ایران بهموازات دشت شوشان و فلات مرکزی، فرهنگ باکون در فارس است. در بین دشتهای فارس، استقرار در دو دشت مرودشت و ممسنی از هزارههای دور تاکنون استمرار دارد. بهمنظور مطالعهی چگونگی ارتباط عوامل طبیعی با انتخاب زیستگاهها و نتیجتاً تأثیر این دو بر الگوی پراکندگی محوطههای فرهنگ باکون، طرح بازنگری و بررسی محوطههای دارای این فرهنگ در فارس برنامهریزی شد و در راستای آن محدودهی جغرافیایی به مساحت حدوداً 226840 کیلومتر مربع مورد بررسی قرار گرفت. از بین 62 محوطه مورد بازنگری تنها از 38 محوطه، سفال باکون الف بهدست آمد. برای تحلیل الگوی استقراری این محوطهها، در ابتدا روابط میان سکونتگاهها و میزان تأثیر عوامل محیطی بر نوع انتخاب آنها توسط نرم افزار بررسی سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد سنجش قرار گرفت تا ارتباط بین عوامل محیطی با میزان جذب استقرار محوطهها مشخص گردد. مطالعهی اطلاعات بهدست آمده، نشان از افزایش وسعت محوطهها با افزایش ارتفاع از سطح دریا دارد و این همان چیزی است که دشتهای فارس را از سایر مناطق فرهنگی ایران متفاوت میکند. سایر عوامل محیطی نظیر فاصله از رودخانهها و میزان بارش مدل نرمالی را مانند دیگر مناطق نشان میدهد. وضعیت آبوهوایی منطقه، خبر از اقلیمی خشک و نیمهخشک دارد؛ بههمین دلیل، هر جا که محیط اجازه داده، حتی در دشتهای کموسعت میانکوهی، گروههای پُرجمعیت ناچار به استقرار شدهاند. در این بین محوطههای وسیعی نیز دیده میشوند که با توجه به انبوه دادههای باستانشناختی انباشته شده، شاید بتوان آنها را بهعنوان مکانهای مرکزی و تأثیرگذار در منطقه بهحساب آورد.
Machine summary:
معـرف ايـن فرهنـگ ، نوعـي سـفال نخـودي ظريـف منقـوش اسـت کـه بـا نقش هـا و فرم هــاي مخروطــي خــاص ، ســاخته و پرداختــه ميشــده و بــراي اولين بــار توســط «ارنســت هرتسـفلد» بـر روي تپه هـاي دوگانـه ي باکـون ، در ٢ کيلومتـري تخت جمشـيد شناسـايي شـد )١٩٢٩ ,Herzfeld(.
محـدوده ي جغرافيايـي پـروژه ٤٢٨ کيلومتـر، شـمال بـه جنـوب از صفاشـهر تـا خنج لارسـتان و ٥٣٠ کيلومتـر از جنوب شـرق تـا شـمال غرب ، از فـورگ داراب تـا نورآبـاد ممسـني، مسـاحتي در حـدود ٢٢٦٨٤٠ کيلومتـر مربـع را دربـر گرفتـه اسـت ؛ لازم بـه ذکـر اسـت کـه در در بازنگـري، از همـه ي محوطه هايـي کـه در گزارش هـاي قبلـي از آن هـا سـفال باکـون گـزارش شـده بـود، ايـن نـوع از سـفال ديـده نشـد و به هميـن لحـاظ از ٦٢ محوطـه اي کـه در منطقـه ي فـارس مـورد بازنگـري قـرار گرفـت ، تنهـا از ٣٨ محوطه سـفال باکـون به دسـت آمـد (شـکل ١).
بـا ايـن سـاختار ريخت شـناختي و بـا توجـه بـه مـدل پراکندگـي محوطه ها، ميتـوان مشـاهده نمـود کـه آن هـا در سـه منطقـه ي شـمال غربي، دشـت هاي نورآبـاد ممسـني (N P)١، منطقــه مرکــزي، دشــت هاي واقــع در جلگــه مرودشــت (MP)٢ و دشــت هاي جنوبــي (SP)٣ تجمــع يافته انــد (شــکل ٣).
- Alizadeh , Abbas, 2006, The Origins of sate Organizations in Prehis toric Highland Fars, Southern Iran : Excavations at Tall-e Bakun, Oriental Insitute Publications, Volume 128, Chicago .