Abstract:
تبلیغات انتخاباتی در نظام جمهوری اسلامی ایران نتوانسته است به یک مدل شایسته و الگوی بومی دست یابد و به ویژه، وعده محوری، به یک رویه عمومی در انتخابات تبدیل شده است. هرچند در میان فقها در لزوم یا عدم لزوم وفا به وعده ها اختلاف وجود دارد، به نظر می رسد ادله طرفداران لزوم وفای به وعده در موضوع وعده های انتخاباتی پسندیده تر باشد. البته قوانین و مقررات خاص و ویژه ای نیز برای مقابله با این معضل تبلیغاتی پیش بینی نشده است، اما برخی اصول قانون اساسی یا برخی بندهای سیاست های کلی نظام در امر انتخابات نیز می توانند مبنای حقوقی مقابله با وعده های دروغین انتخاباتی و لزوم عمل به وعده های قانونی باشند. همچنین، ضمانت اجراهای موردنظر در این مورد باید در شرایطی خاص و بدون هرگونه سوء استفاده و تحت نظر اصل حاکمیت قانون و در قالب یک فرایند قضایی یا شبه قضایی و طی یک بررسی کاملا مستند و مستدل همراه اصول و قواعد دادرسی منصفانه باشد.
Election campaigns in Iran fail to create a worthy national model، and candidates tend to make rash and empty promises. In spite of the fact that in religious teachings، fulfilling promises is controversial، adherents of necessity of election promises fulfillment present more irrefutable proofs than the opponents. There is lack of legal basis for this issue in Iran but we can interpret several constitution article and provisions of “the general policies on election act” as a legal basis for this issue. Enforcements should base on rule of law and be supplemented by fair legal process and trial and justification as well.
Machine summary:
"نراقی در نتیجه گیری، پس از رد قول به عدم لزوم وفا در شروطی که مقدم یا مؤخر بر عقـد باشد، مینویسد که مقتضای عمومات وجوب وفای به شرط به صورت مطلق است چه این شرط قبل از عقد باشد و چه بعد از آن و حتی اگر عقدی در میان نباشد (نراقـی ، ١٤١٧: ١٣٤-١٣٥) و لذا خلف وعده هم به لحاظ تکلیفی حرمت دارد و هم به لحاظ وضـعی دارای آثـاری از جملـه ایجاد حق برای طرف مقابل میشود همچنان که مرحوم سید -صاحب عروه - آثـار وضـعی را بـه دنبال آثار تکلیفی مترتب میداند٢ (طباطبایی یزدی، ١٤٢١: ١٢٠).
و آنچه هم اخبار درخصوص صـفات ایمـان گذشـت دلالت دارد بر وجوب وفای به وعده و بر اینکه خلف وعده از اوصاف نفـاق اسـت و بعـد از بیـان چند خبر دال بر وجوب گوید: وجوب وفای به وعده از عموم بسیاری از آیات قرآن هـم اسـتفاده میشود چون قول خدای تعالی (آیـۀ ٣٤ سـورة اسـرا): «بـه عهـد وفـا کنیـد زیـرا عهـد مـورد بازخواست است » که به عمـوم و اطـلاق خـود شـامل تعهـدات مـردم نسـبت بـه یکـدیگر هـم میشود کـه وعـده و قـول هـم از آن جملـه اسـت چـون کـه عهـد و وعـده از نظـر معنـی بـه هم نزدیک اند و همچنین قول خدا (آیـۀ ١٧٧ سـورة بقـره ): «و آن کسـانی کـه بـه عهـد خـود وفا کنند وقتی عهد بندند» (سپس اخبـار دیگـری در ایـن زمینـه نقـل کـرده اسـت ) تـا آنکـه گوید: شیخ در تهذیب به سند خود از اسحاق بـن عمـار از امـام بـاقر و از پـدرش روایـت کـرده است که علی (ع ) میفرمود: هـر کـه بـرای زن خـود شـرطی کنـد بایـد بـدان وفـا کنـد، زیـرا مسلمانان پابند شروط خود باشند جز آنچه حلالـی را حـرام کنـد یـا حرامـی را حـلال کنـد و اینکه «المسلمون عند شروطهم الا ما خالف کتاب الله » مورد اتفاق مسلمان هاست و همـه آن را درست دانسته اند و در آن قید نشده است که باید در ضمن عقدی باشد» (کلینی، ١٣٧٥: ٦٨٥- ."