Abstract:
محمد بن محمد ابوشهبه از جمله حدیث پژوهان سنی معاصر، با اتخاذ آراء و مبانی سلفی گری (سنتگرایی بیچون و چرا) تالیفات گوناگونی در حوزه حدیث به ثمر رساندهاست. ازآنجاکه کتاب فی رحاب السنه الکتب الصحاح السته به رغم حجم نسبتا اندک توانسته دیدگاه های حدیثی این دانشمند سنی را به خوبی منعکس نماید. برهمین اساس، مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر کتاب یاد شده رویکردهای حدیثی وی را استخراج و در صورت نیاز با عنایت به مستندات به نقد و ارزیابی آنها بپردازد.
Machine summary:
"٥. ازآن جاکه کتاب فی رحاب السـنة محصول جریان سـلفی گری درمیان حدیث پژوهان اهل سـنت اسـت ، درنتیجه جای شـگفتی نیسـت که دکتر ابوشـهبه بـا نادیده گرفتن برخی از حقایـق و کتمـان شـواهد مسـتدل و قطعی ، سـیر تدویـن احادیـث و اتفاقـات تاریخی را آن چنـان دور از تشـویش و اضطـراب منعکـس کنـد کـه حتی مخاطب ناآشـنا بـه مباحث تاریـخ حدیـث به بـاوری هم سـو با ایده هـای مؤلف سـوق می یابد.
«عمر بـن الخطاب عنه أراد أن یکتـب السـنن و استشـار فیهـا أصحاب رسـول الله (ص ) فأشـار علیـه عامتهم بذلک فلبـث عمـر شـهرا یسـتخیر الله تعالـی فـی ذلک شـاکا فیه ، ثـم أصبـح یوما وقد عـزم الله تعالـی لـه فقـال : إنـی کنت ذکـرت لکم مـن کتابة السـنن ما قد علمتهـم ، ثم تذکـرت فإذا أنـاس مـن أهـل الکتاب قبلکم قد کتبـوا مع کتاب الله کتبـا فأکلوا علیها وترکـوا کتاب الله و إنـی والله لا ألبـس کتـاب الله بشـئ ، فترک کتاب السـنن » (سـیوطی ، ١٤١٨: ٤)، آیا این نـوع موضع گیـری نسـبت بـه رویگردانی از کتابت سـنت نبـوی به جهت بازنمانـدن از کتاب خـدا پدیـده ای در جهـت رواج و رونـق نـگارش حدیث اسـت یا مصـداق پدیده منـع و نهی از آن قابـل اثبـات اسـت ؟ آیـا محتـوای روایـات می تواند از تبـار فصاحت و بلاغـت ، اعجاز و شـیوایی متـن قـرآن کریـم بـوده و درصورت جمـع و تدوین احادیـث نبوی بـا وجود تثبت صحابـه و نهایـت احتیـاط آنان ، مسـئله خلط میان دو متـن قرآن و حدیـث پیامبر(ص ) رخ دهـد."