Abstract:
دوشنبههای آبی ماه، نوشته محمّدرضا کاتب، از رمانهای دهه هفتاد در پنج فصل تالیف شده است و نویسنده، در آن، به توصیف دشواریها و ایثار رزمندگان در جنگ تحمیلی میپردازد. برجستهترین ویژگی رمان مذکور بهکارگیری سبک خاصّی از عنصر زمان در نگارش آن است. وجود لایهها و سطوح متفاوت روایی و زمانپریشیهای مکرّر موجب شده است این اثر سبکی غریب داشته باشد. موضوع مقاله حاضر تحلیل ابعاد مختلف عنصر زمان در رمان دوشنبههای آبی ماه است با تکیه بر نظریّه «زمانمندی روایت» ژرار ژنت، به عنوان یکی از رویکردهای جامعدر بررسی زمان روایت. مبنای مباحث بر سه اصل مهمّ نظریّه یعنی «نظم»، «تداوم» و «بسامد» استوار است. کاتب، در هریک از این سه مولّفه، از روشهای مرسوم عدول میکند؛ چنانکه مجموع این نوآوریها تشخّص سبکی رمان را سبب شده است.
Machine summary:
"با توجه به استفادة محمدرضا کاتب از آشفتگی های زمانی متنوع در زمان روایت ، ضرورت دارد این وجه مهم از دوشنبه های آبی ماه با استفاده از نظریۀ ژنت بررسی شود.
این نکته ، علاوه بر درک درست نویسنده از مقولۀ زاویۀ دید، غافل گیری بیشتر خواننده را سبب می شود؛ زیرا اگرچه او به تکراری بودن مقصد و کنش های اصلی داستان پی می برد و مشابهت پیرفت ها را در می یابد، آن قدر مسیر و پیرنگ هر فصل غریب است که قدرت پیش بینی را از وی سلب می کند: پیش بینی اینکه ، در ادامۀ مطالعه ، داستان به چه موقعیتی از طرح کلی منتقل می شود و در چه نقطه ای از روایت قرار می گیرد.
این ویژگی دربارة شخصیت ها و سیر تکاملی آن ها نیز صدق می کند؛ اما در رمان دوشنبه های آبی ماه مثلا فقط موقعیت ناپایداری بابا وجود دارد که شخصیت اصلی داستان است و رمان حول محور او شکل می گیرد، درحالی که موقعیت تعادل ثانویه و فرجام او که آیا شهید می شود یا زنده می ماند غایب است .
٤ـ٣ـ٣ـ بسامد مکرر آنچه ، در نگاه اول و با یک بار خواندن دوشنبه های آبی ماه ، توجه خواننده را جلب می کند ساختار تکرارشونده و، در واقع ، جملات تکرارشونده ای است که در بزنگاه های داستان ظاهر می شود و خواننده تازه می فهمد روایتی که در این فصل خوانده ، در واقع ، همان روایت فصل پیش است ؛ اما از زاویۀ دید یک راوی دیگر."