Abstract:
بسیاری از نظامهای حقوقی جهان از جمله نظام حقوقی اسلام مجازات اعدام را فیالجمله پذیرفتهاند. یکی از مسائل بسیار مهم در این زمینه، کیفیت و ابزارهای اعدام و نیز حقوق اعدامی است. آیا کسی که مستحق مردن است را میتوان با هر کیفیت و ابزاری اعدام کرد؟ به طور خاص، آیا میتوان شخص اعدامی را زنده در آتش سوزاند؟ اهمیت و ضرورت این موضوع زمانی آشکار میشود که اخیراً برخی از گروههای منسوب به اسلام، به نام اسلام و آشکارا، اقدام به زنده سوزاندن دشمنان خود میکنند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و اسنادی انجام و در آن ادله حرمت زنده سوزاندن انسان و نقد ادله جواز آن بررسی و استثنائات مورد ادعا از حرمت این عمل ارزیابی شده است. نتیجه بهدستآمده حاکی از آن است که با هیچ دلیل معتبری نمیتوان سوزاندن انسان زنده یا جواز آن را به اسلام یا امامان معصوم نسبت داد.
Many legal systems in the world، including the legal system of Islam has accepted Execution as a punishment. Some of the most important issues in this regard are the quality and instruments of execution and the rights of the person executed. Is it allowed to execute anyone who deserves to be executed through every quality and instrument? Specifically، is it allowed for them to be burnt in the fire? The importance and necessity of this issue is apparent، because recently some Islamic groups، in the name of Islam، are openly inciting to burn their enemies alive. This research was conducted using descriptive-analytical method and using library and documentary data collection method. The evidence of the “forbiddingness of burning people alive” and “critique of its licensing” and “the claimed exceptions from the prohibition of this action” have been evaluated. The results show that there is no valid reason to attribute burning a living man to Islam and the infallible Imams.
Machine summary:
"که البته این نقل نیز اشکال دارد و مخالف با ادله معتبر دیگری است که مجازات مرتد را قتل می¬داند و نهایتا بر فرض صحت سند ، می¬توان آن را مخالف با اصل و قضیه شخصیه¬ای تلقی کرد که قابل تعمیم نیست.
خامسا در نقل دیگری حضرت پس از قتل، جسد آنها را سوزاندند (طبرانی، 1415ق، 15/378؛ آجری، 1999م، 5/2520؛ حلی، 1413ق، 1/ 398) که این مطلب در صورت صحت سند، می¬تواند قابل قبول باشد و نشان می¬دهد که امام در صورت صلاحدید می¬تواند برای عبرت گرفتن و تزجیر دیگران چنین کاری انجام دهد، اما این کار ربطی به زنده سوزاندن انسان ندارد .
ک: زحیلی، بی¬تا، 7/599)، سخن نادرستی است که وجه ضعف آن از مطالب پیشین پیداست، زیرا اولا آیه شریفه هیچ¬گونه اطلاقی در این زمینه ندارد و ثانیا بر فرض اطلاق، مدلول آن با مدلول حدیث تعارض می¬کند و چون رابطه دو دلیل عموم و خصوص من وجه است، در محل اجتماع قصاص با سوزاندن، بنابر اختلاف مبانی، یا باید قائل به تساقط دو ظهور شد و به سایر ادله مراجعه کرد که در این صورت، اصل احسان در قتل و احتیاط در امور مهمه ایجاب می¬کند که قصاص با قتل عادی صورت گیرد و یا بر طبق مبنای دیگر که درست¬تر به نظر می¬رسد، باید به جمع دلالی روی آورده و چون در اینجا، روایت، معلل به علت است، عمومیت آن تقویت گشته و منجر به تقیید آیه شریفه می¬شود و درنتیجه مماثلت در قصاص با سوزاندن حرام است."