Abstract:
انسانها تصویرهای گوناگونی از خدا دارند و بر اساس آن تصویر، الگویی از رابطه را بین خود و خدا را پدید میآورند. در این مقاله، نُه تصویر از خدا را در فرهنگ اسلامی معرفی میکنیم و بعد بر اساس سه معیار سنخیت، شخصیت و نوع رابطه به بررسی جایگاه دعا در این تصویرها میپردازیم. این نُه تصویر عبارتاند از تصویر فیلسوفان، تصویر اشاعره، تصویر معتزله (شامل دو تصویر)، تصویر فقیهان، تصویر زاهدان، تصویر عارفان خائف، تصویر عارفان وحدت وجودی و تصویر عارفان عاشق. به نظر میرسد تنها در تصویرِ عارفان عاشق از خداست که انسان میتواند رابطهای صمیمانه و دوستانه با خدا داشته باشد؛ زیراکه در این تصویر، انسان موجودی است دارای قابلیتِ همجنس شدن با خدا و خدا هم، با وجودِ منزه بودن، موجودی متشخص است؛ لذا الگوی رابطة انسان و خدا از نوعِ من – تو است و تنها در چنین رابطهای است که دعا جایگاه واقعی خود را بازمییابد. در سایر تصویرها یا خدا دارای شخصیت نیست، یا انسان تا حد یک شئِ بیارزش تنزل مییابد و یا اینکه بین انسان و خدا هیچ سنخیتی وجود ندارد.
Machine summary:
"در این مدل رابطۀ خدا و جهان ماننـد رابطـۀ دو شئ با هم است که بین آنها هیچگونه همدلی و همزبانیی وجود نـدارد و فـارغ از هـر نـوع عاطفه و دوستی است ، از سوی دیگر در این تصویر جهان بر اساس ضرورت علی اداره می شود و در چنین نظامی هر چیزی به شرط وجود علت تامه اش ضـرورتا پدیـد مـی آیـد و هیچ کسی، حتی خداوند، نمی تواند در چنین نظم پولادینی تصرف کند؛ به عبارت دیگر در این تصویر خداوند در چنبرة زنجیر ضـرورت علـی گرفتـار آمـده اسـت و بـه هـیچ روی نمیتواند در جهان تصرف کند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با توجه به ویژگی های ایـن تصویر مسأله ای مانند دعا که مغز پرستش است ، هیچ جایگاه درخوری پیـدا نمـی کننـد و قابل تفسیر نیست (برای اطلاعات بیشتر.
٤ بررسی مدل در ارتباط با مسئلۀ دعا در این مدل هم خـدا و هـم انسـان شـخص هسـتند و ماننـد دو بازرگـان بـه داد و سـتد میپردازند، اما از آنجا که در این مدل انسان با همۀ خدا ارتباط برقرار نمی کند، بلکه صـرفا به سودی که از سوی او دریافت می دارد، توجه می کند، رابطۀ دوستانه ای بین آنها وجـود ندارد؛ بنابراین در این رابطه جایی برای دعای واقعی که گفتگوی خالصـانه بـا خـدا، بـدون هیچ چشمداشتی، است ، وجود ندارد و اگر دعایی هم در کار باشد، از نوع دعـای حاجـت است ."