Abstract:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه جنسیت با شهروندی زیست محیطی در بین سه منطقه(3-11-19) شهر تهران میپردازد. پژوهش حاضر با روش پیمایش انجام شده است و جمیعت آماری تحقیق شهروندان 18 تا60 سال ساکن شهر تهران و نمونه تحقیق 384 نفر و ابزار این پژوهش پرسشنامه میباشد. یافتههای به دست آمده نشان میدهند که زنان از نظر زیست محیطی نسبت به مردان آگاه ترند و بیشتر در فعالیت های حفاظت از محیط زیست از قبیل خرید آگاهانه کالاهای سازگار با محیط زیست، عدم ریختن آشغال در محیط و... درگیر هستند و به عبارتی میزان شهروندی زیست محیطی زنان بالاتر از مردان است، همچنین در بین سه منطقه تهران (3، 11،19)، شهروندی زیست محیطی منطقه سه از همه بالاتر بوده که در این منطقه هم زنان نسبت به مردان ارتباط بهتری با زیست محیط داشته اند.
Machine summary:
دانلاپ و همکارانش تعدادی از تغییرات قابلتوجه در محیط زیست و تأثیر فعالیتهای انسانی در آن را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که رفتار مسئولانة زیستمحیطی یکی از عناصر کلیدی در فرایند توسعة پایدار محیط زیست در جوامع مدرن و درحالتوسعه است (Dunlap 2008: 493).
در چشماندازی پایدار، یک شهروند زیستمحیطی مسئولیت کار در جامعه برای رسیدن به توسعة پایدار را دارد و این دربرگیرندة تمامی فعالیتهایی است که هر شخص بهطور معمول درجایگاه شهروند وابسته به محیط زیست سالم (که شامل بازیافت، بازسازی، تجدید، و خدمترسانی به محیط زیست میشود) وظیفة انجامدادن آنها را دارد، اما اینکه چرا ما باید بازسازی، بازیافت، و خدمترسانی کنیم پاسخ ثابتی ندارد؛ درعینحال، شهروندی زیستمحیطی پاسخ خاص خود را دارد؛ پاسخ کلیدی و ثابت به این سؤال بهدلیل «شهروندبودن» است.
باتوجهبه این امر که هنوز مشارکت در کشورهای درحالتوسعه و ازجمله ایران نهادینه نشده است، تحقیق حاضر درصدد بررسی رابطة جنسیت و شهروندی زیستمحیطی است تا نحوة برخورد زنان و مردان با زیستمحیط شهری را مشخص کند و امکانی برای مشارکت هرچه بهتر آنها فراهم آورد.
هاتفیلد (Susan Buckingham Hatfield) بر این باور است که فیزیولوژی و نحوة زندگی زن او را برای درک رابطة بین محیط زیست و جامعه مستعدتر میکند؛ حتی در جامعة شهری هنوز زنان نقش خرید غذای خانواده را بر عهده دارند و دربارة تهیة غذای پاک و سالم برای اعضای خانوادة خود حساساند.
جدول فوق بیانگر پنج آزمون t است که براساس آزمون اول میانگین شهروندی زیستمحیطی دربین مردان کمتر از زنان است و ازآنجاکه سطح معناداری 01/0 (کمتر از 05/0) است، بنابراین، این تفاوت معنادار است و قابلیت تعمیم به کل جامعة آماری را دارد.