Abstract:
از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه 2000 ، ابزار اصلی سیاست پولی بانکهای مرکزی عمده برای کنترل عرضه پول و نرخ های بهره سیاستی بود. در دهه 2000 و با بروز بحران نرخ بهره سیاستی به حد پایینی صفر کاهش یافت و ابزار قیمتی برای سیاست پولی کارایی کافی نداشت. بانکهای مرکزی عمده از ابزارهای سیاست پولی نامتعارف استفاده کردند و از طریق تسهیل مقداری، تسهیل اعتباری، تسهیل درون زا و مداخله در بازار ارز و تغییر ذخایر بانکی به اعمال سیاست پول پرداختند. کانالهای انتقال سیاست پولی نیز از طریق علامت دهی و مانده پرتفوی(ترکیب دارایی) انجام شد. پس از بحران و عادی شدن شرایط اقتصادی، بازگشت به سیاست پولی متعارف در برنامه بانکهای مرکزی عمده قرار گرفت و در حال اجرا است.
Machine summary:
بررسی تطبیقی سیاست پولی متعارف در مقابل نامتعارف * سیدحسین میرجلیلی چکیده از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ٢٠٠٠، ابزار اصلی سیاست پولی بانک های مرکزی عمـده برای کنترل عرضه پول و نرخ های بهره سیاستی بود.
٢. سیاست پولی متعارف از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ٢٠٠٠، ابزار اصلی سیاست پولی بانک های مرکزی عمـده برای کنترل عرضه پول ،نرخ های بهره کوتاه مدت بوده است و انتقـال تصـمیمات سیاسـت پولی به بخش واقعی اقتصـاد از طریـق کانـال اعتبار،کانـال نـرخ ارز و کانـال ثـروت بـوده است .
کمیته سیاست پولی بانک ( مرکزی) انگلستان می ترسید که کاهش های بیشتر،سودآوری تعدادی از موسسات مالی که دارایی اصلیشـان (یعنـی وام مسـکن ) مـرتبط بـا نـرخ بانـک است ،تضعیف کند.
ترس از وقوع مارپیچ کاهش قیمتهـا ماننـد ژاپـن ، و همچنین کاربرد مدل های قاعده سیاستی بانک مرکزی(یعنی قاعده تیلور، که قاعده ای برای نرخ بهره سیاستی مبتنی بر شکاف محصول و تـورم در اقتصـاد اسـت )، نشـان مـی داد کـه تسهیل پولی بیشتری لازم است و چون نرخ بهره بانـک مرکـزی بـه "کرانـه پـایینی صـفر" رسیده بود،در واقع نرخ بهره "اسمی" منفی مورد نیاز بود که عملا قابل اجرا نبود.
همـین استدلال در نظر فدرال رزرو ایالات متحده و بانک مرکزی اروپـا در سـال ٢٠٠٨-٢٠٠٩ بـود کـه سیاست پولی نامتعارف خود را برای تحریک اقتصاد از طریق روش هـایی غیـر از کـاهش نـرخ بهره کوتاه مدت ، با "تسهیل مقداری" به پیش بردند.