Abstract:
سالیانه بودن از جمله اصول بدیهی در بودجه ریزی به شمار می رود که در قانون اساسی ایران نیز
منعکس شده است. با وجود این بداهت، مبنا و حکمت این اصل چیست؟ این مقاله، تحقیقی
کتابخانه ای مبتنی بر روش های تحلیل تاریخی و تحلیل تطبیقی برای جست وجو در ریشه های اصل
سالیانه بودن بودجه و میزان حفظ و بقای آن مصالح در عصر حاضر و کارایی اصل سالیانه بودن بودجه
برای تامین اهداف است. این مطالعه نشان می دهد سالیانه بودن بودجه مبتنی بر دو حکمت اصلی، یعنی
سالیانه بودن سری درآمدزایی دولت و امتناع حسابرسی در بازهای کوتاهتر از یک سال بوده است، که
امروزه وجهی ندارد. علاوه بر این، نتایج تبعی سالیانه بودن همچون ایجاد بینش مقایس های و هدف گذاری
راهبردی نیز از طرق دیگری مانند برنامه ی مالی بلندمدت قابل تامین است. اصل سالیانه بودن در عمل با
استثنائات فراوانی اجرا می شود. اگرچه افزایش بازه های بودجه ریزی با این ایراد مواجه است که دولتها
نمی توانند به تغییر ارادهی مردم و چرخش قدرت واکنش مناسب نشان دهند، در وضعیت فعلی هر
دولتی به نحوی با نتایج سیاستگذاری های گذشته درگیر است. با امکانات و اقتضائات عصر حاضر،
نیازی به تاکید بر سالیانه بودن بودجه به عنوان یک اصل نیست.
One of the apparent principles of budgeting is annuality also reflected in the Constitution of Iran. But what is the foundation of this principle despite its clarity? This article as a library research is based on the methods of historical and comparative analysis to find the origins of the annual budgeting principle and to clarify the amount of preservation and survival of those origins in the actual era and to consider the efficiency of the annual budgeting principle to provide the goals. This study indicates that the annual budgeting principle is on the basis of two main foundations: the annual revenue of the government and the impossibility of auditing in less than a year which is nowadays not mattered. Beside this، the subsequent consequences of annuality like comparative insight and strategic targeting would be provided by other means such as long-term financial planning. The annual budgeting principle is in practice implemented with numerous exceptions. Although the increase in budgeting intervals makes the governments not to appropriately react in front of changing people’s will and power rotation، every government in the actual situation is somehow involved with the consequences of previous policy-makings. Due to the facilities and requirements of the present era، there is no need to emphasize on the annuality of the budget as a principle.
Machine summary:
کایدن بیش از سه دهه قبل، با چنین انقلابیگری دربارهی سند بودجه سخن میگفت، آیا این انقلابیگری را میتوان تا جایی پیش برد که صفات ذاتی بودجه را نیز از آن سلب کرد؟ سالیانه بودن، تا جایی به مفهوم بودجهی کشوری گره خورده است که در ادبیات انگلیسی معمولا برای اشاره به بودجهی بخش دولتی اصطلاح «بودجهی سالیانه» بهکار میرود.
به همین سبب در مبحث بعد راهکارهایی برای کاهش تبعات اصل سالیانه بودن ارائه شده است که عبارتاند از استفاده از برنامههای مالی میانمدت و ابزار تاریخ انقضا.
تعریف کنونی از بودجه براساس قانون سال 1366 از این قرار است: «بودجهی کل کشور برنامهی مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود...
اصل سالیانه بودن بودجه که در قانون اساسی آلمان تصریح شده، مانع از آن نیست که در این کشور بودجهای برای دو سال تهیه و تقدیم مجلس شود، هرچند در مقام رسیدگی، هر سال جداگانه بررسی میشود (Lienert & Jung, 2004: 239).
تأمل بیشتر در این مزیت جانبی، ناروا بودن آن را نشان میدهد، چراکه بودجههای سالیانه اغلب بر پایهی ایجاد تغییرات افزایشی در بودجهی سال گذشته نوشته میشوند و همین مسئله خود مانع از اولویتبندی مجدد سیاستهای دولت میشود.
پژوهشهای آتی در زمینهی بودجهی سالیانه باید بر این نکته متمرکز باشد که با توجه به بافت حقوقی- اقتصادی-سیاسی- اجتماعی ایران، چه دورهی زمانی برای یک برنامهی مالی مناسب است.