Abstract:
انسان کامل، هم از منظر عرفان و هم از نگاه شریعت، دو جنبهای است: گاه آنچنان است که بر طارم اعلی نشیند و همۀ هستی همچون کف دست بر وی آشکار است و گاه هم پشت پای خود را نبیند و حتی از امور جزئی زندگی خود اطلاعی ندارد. این دو جنبۀ متعارضنمای علم انسان کامل سبب شده که اقوال گوناگونی در این مسئله شکل گیرد که در دو سوی افراط و تفریط جای دارد. عدهای قایل به علم فعلی حضوری نسبت به جمیع امور برای انسان کامل شدهاند و، در مقابل، برخی چنین علمی را مردود دانسته و قایل به علم شأنی و ارادی شدهاند.
این پژوهش، با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی و به دور از افراط و تفریط و با دیدگاهی نو یعنی «فعلیت در عین شأنیت»، کوشیده است نشان دهد که انسان کامل، در عین اینکه به همۀ امور علم بالفعلِ علیالدوام دارد، گاهی در اثر عدم توجه به بعضی از امور اظهار بیاطلاعی میکند، چون علم به علم ندارد
Machine summary:
در این دیدگاه ، علم انسان کامل دارای دو جنبۀ الهی و بشـری اسـت ولـی در جنبۀ الهی، علم فعلی و حضوری او علیالدوام نیست بلکه محدود است ، چراکـه در جنبۀ بشری، بعضی از امور را نمیداند و ازآنجاکه دارای علـم ارادی و شـأنی است ، اگر اراده کند، میتواند بداند.
(یزدان پناه ، ١٣٨٨: ٢٨٨) بعد از فراغ از این مقدمۀ کوتـاه ، مـیگـوییم : مـراد از قـول «فعلیـت در عـین شأنیت » در دیدگاه مختار این است که انسان کامل ، در عین اینکه از جنبۀ الهی به تمام حقایق عالم علم حضوری فعلی همیشگی دارد، گاهی از حیث جنبۀ بشـری به بعضی از امور توجه و علم ندارد.
توضیح مطلب اینکه طبق قول مختار: «فعلیت در عـین شـأنیت »، علـم انسـان کامل دارای دو جنبۀ الهی و بشری است : در جنبۀ الهی خود به حکم مقدمـۀ اول در سـفر دوم ، بـه مقـام فنـای فعلـی، صفاتی و ذاتی نایل میآید و به حق میشنود و به حق میبیند و به حـق حرکـت / میکند و در حق ـ تعین ثانی و حتی تعین اول ـ غور مـیکنـد و، در نتیجـه ، بـه سرالقدر در اعیان ثابته و حتی سر سرالقدر همۀ حقایق آگاه خواهد شد و در سفر سوم ، به مقام قطبیت و روح عالم واصل میگردد و وقتی کـه انسـان کامـل روح عالم شد، طبعا روح در تاروپود جسد، یعنی در تک تک مراحل عالم (عقل ، مثـال و ماده )، به نحو حق الیقینی (نه علم الیقینـی و عـین الیقینـی) حضـور و سـریان مییابد و عالم به «ماکان و ما یکون و ما هو کائن » میگردد.
(جوادی آملی، ١٣٨٦، ج ١-٢: ٤٢٦؛ یزدان پناه ، ١٣٨٨: ٦١٢) بنابراین ، انسان کامل ، در عین اینکه علم فعلی حضوری علیالدوام بـه امـوری دارد، ولی اگر توجه نکند، علم مرکب ـ یعنی علم به علم ـ فعال نمیگردد و، در نتیجه ، از این حیث ، واقعا اظهار میدارد «لاادری»: نمیدانم .