Abstract:
هدف پژوهش حاضر، تأثیر آموزش حالات ذهنی بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر پایهی پنجم ابتدایی شهر همدان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر پایهی پنجم ابتدایی سال تحصیلی 94-1393 تشکیل میدادند که از میان کلیهی دانش آموزان 75 دانشآموز از ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر همدان بهصورت نمونه دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل بهصورت تصادفی جایگزین شدند. آموزش حالات ذهنی برای گروه آزمایش در دوازده جلسه سیدقیقهای به مدت دو ماه به مرحله اجرا درآمد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرا گرفت. مقدار اتا در این پژوهش 66 درصد بود که نشاندهنده تأثیر قوی آموزش حالات ذهنی بر افزایش قضاوت اخلاقی بود. با توجه به اینکه فرضیه اصلی پژوهش به بررسی تأثیر آموزش حالات ذهنی میپردازد نتایج حاصله گویای این واقعیت است که قضاوت اخلاقی تحت تأثیر حالات ذهنی میباشد؛ طوری که این آموزشها توانسته قضاوت اخلاقی را ارتقاء دهد.
Machine summary:
کلبرگ يکي از بزرگ ترين نظريه پردازان رشدي شناختي است که نظريه خود را مبني بر رشد استدلال و قضاوت اخلاقي کودکان و نوجوانان ارائه نموده و به اين نتيجه رسيد که درک کودکان از مفاهيم اخلاقي نيز همانند رشد شناختي طي توالي نامتغيري از مراحل صورت مي گيرد که در ميان تمامي فرهنگ هاي دنيا نمودي مشابه دارد و تنها تمايز و تفاوت آن در فرهنگ هاي مختلف ، تسريع يا تأخير دستيابي به مراحل است .
روش پژوهش اين پژوهش به دنبال بررسي تأثير آموزش حالات ذهني بر قضاوت اخلاقي دانش آموزان بود از روش نيمه آزمايشي که در آن از طرح پيش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد.
با توجه به اطلاعات جدول ٢ مقدار F به دست آمده معنيدار ميباشد (٠٠٠١=p، ٣٣/٧٢١= (٦٩ و ٤ F )؛ بنابراين ميتوان گفت که آموزش حالات ذهني بر قضاوت اخلاقي دانش آموزان دختر پايه پنجم ابتدايي شهر همدان تأثير دارد.
تفاوت ميانگين تعديل شده نمرات گروه آموزش هيجانات موقعيتي با گروه هاي کنترل ، آموزش باور و آموزش ميل معنيدار است ؛ بنابراين تأثير آموزش هيجانات موقعيتي بر افزايش قضاوت اخلاقي دانش آموزان معنيدار و بيش از آموزش باور و ميل است .
با توجه به نتايج آزمون LSD و همچنين مقادير مجذور اتا در جدول ٤، از بين آموزش حالات ذهني؛ آموزش هيجانات (٨٥ درصد)، آموزش هيجانات موقعيتي (٦٦ درصد)، آموزش باور (٤٧ درصد) و آموزش ميل (٣٤ درصد) به ترتيب قويترين و ضعيف ترين تأثير را بر افزايش قضاوت اخلاقي دانش آموزان دختر پايه پنجم ابتدايي شهر همدان داشته اند.