Abstract:
روند کاربرد چندرسانه در محیطهای یادگیری الکترونیکی به عنوان بستر مطلوب آموزش (بویژه در آموزش از راه دور) در طی چند سال گذشته از افزایش چشمگیری برخوردار گردیده است. مقاله حاضر به ارائه گزارشی از یک پروژه تحقیقاتی جدید با موضوع توسعه نسخه چندرسانهای یک دوره رسمی مکتوب اختصاص دارد که در دانشگاه کوئینزلند جنوبی مورد اجرا قرار گرفت. نوشتار حاضر به طور دقیقتر، به تحلیل مسائل مرتبط با طراحی آموزشی، انعکاس مفاهیم مرتبط با پاسخگویی به مشتریان چندسواده، شیوه ارتقای فرصتهای یادگیری دانشپژوهان- عمدتاً دانشجویان مقطع کارشناسی- با کاربرد بازنماییهای چندگانه میپردازد. از این روی، در گام نخست، نقش سبکهای یادگیری در فرآیند یادگیری و ملاحظات ضروری در تهیه و تدوین مطالب آموزشی با بررسی دقیق اهمیت تصویرپردازی در بازنمایی مفاهیم و درکافزایی مضمون سودمندی در فرهنگ آکنده از عناصر بصری مورد واکاوی قرار میگیرد. سپس مشاهده میگردد ادراک معطوف به این مفاهیم بنیادین در شکلگیری رویکرد شخصی نسبت به آموزش و یادگیری – بویژه در صورت کاربرد بازنماییهای چندگانه و یا دیداری در محیطهای چندرسانهای و الکترونیکی – از نقش مهمی برخوردار میباشد. در گام دوم، محدودیتهای شناختی معطوف به یادگیرندگان در هنگام ارائه اطلاعات به شیوههای چندگانه در محیط چندرسانهای و اثربخشی شناختی ارائه سطحی از گزینش تعاملی به یادگیرندگان مورد بررسی قرار میگیرد. در پایان، مجموعهای از توصیههای طراحی آموزشی با محوریت قالببندی مناسب و ظرفیتهای بالقوه ارائه مطالب آموزشی چندرسانهای و یادگیری الکترونیکی پیشنهاد میگردد.
Machine summary:
سپس مشاهده میگردد ادراک معطوف به این مفاهیم بنیادین در شکل گیری رویکرد شخصی نسبت به آموزش و یادگیری بویژه در صورت کاربرد بازنماییهای چندگانه و یا دیداری در محیط های چندرسانه ای و الکترونیکی از نقش مهمی برخوردار میباشد.
با توجه به این مسئله ، ضروری می نماید که مطالب آموزشی و همچنین سبک های آموزش با سبک های شناختی منطبق گردد تا منافع فزاینده ای را برای یادگیرندگان فراهم آورد (p١٢:٢٠٠١ ,Stokes) و این ضرورت باید در اولویت و کانون توجه قرار گیرد.
با این وجود، در صورت عدم مدیریت کامل فرایند، این ویژگی مهم چندرسانه ای میتواند برای فرایند یادگیری مضر و بازدارنده باشد و علت این امر نیز در تحمیل بار شناختی مازاد و غالبا غیر ضروری پردازش بازنماییهای چندگانه توسط یادگیرنده نهفته است .
استفاده حداکثری از نظام دیداری برای پردازش اثربخش اطلاعات و کاهش تلاش شناختی مورد نیاز یادگیری در مرکز اهمیت این موضوع قرار دارد ( & Ainsworth ٢٠٠٣ ,Loizou).
(Doolittle, 2002) 1 Dual Coding Theory 2 Modality Effect 1 رویکرد یادگیرنده مدار با توجه به مباحث مذکور، گام بعدی مرتبط سازی مفاهیم سبک یادگیری فردی، بازنمایی چندگانه اطلاعات و کاربرد خلاقانه محیط های چندرسانه ای است تا به کاهش بار شناختی یادگیرنده منتهی گردد.
شواهد پژوهش اخیر آینس ورث و ون لابک (٢٠٠٢ ,Van Labeke &Ainsworth ) نشان می دهد که این راهبرد میتواند فرصت های یادگیری دانش پژوهان را به طور قابل توجه ای بهبود بخشد.
1 An Instructional Design Response یافته های اولیه مبانی نظری ارائه شده در مقاله حاضر در تدوین و توسعه مطالب آموزشی این پروژه مورد ملاحظه و اعمال قرار گرفته است .