Abstract:
اراده از مهمترین مفاهیم فلسفی و کلامی است که اندیشمندان اسلامی، تعریفهای فراوان و گاه متضادی برای آن آوردهاند.در این نوشتار نشان میدهیم که ملاصدرا باتوجهبه مبانی حکمت متعالیه و ضمن تفسیر ویژۀ خود از حقیقت اراده، سه ویژگی هستیشناختی را برای این حقیقت مطرح میکند.براساساین ویژگیها، تفسیرهای رقیب را نقد و راز کژفهمیها را در شناخت حقیقت اراده تبیین میکند. این ویژگیها عبارتاند از: آمیختگی وجودی اراده با حالات نفسانی دیگر؛ وجودی بودن اراده و تنزه از ماهیت؛ تشکیکی بودن حقیقت اراده. تمام این اوصاف در تبیین حقیقت اراده مؤثرند و غافل شدن اندیشمندان دیگر از آنها سبب انحراف معرفتیشان شده است. همچنین دو عامل اخیر، در شکلگیری دیدگاه صدرایی در تبیین حقیقت اراده نیز نقش مؤثری دارند؛ دیدگاهی که حقیقت اراده را از سنخ ابتهاج و محبت میداند.
Will is one of the most important philosophical and theological concepts for which Islamic thinkers have provided many and sometimes conflicting definitions. In this paper، we show that Mulla Sadra، with regard to the foundations of the transcendent theosophy، and his special interpretation of the truth of will، puts forward three ontological features for this truth. On the basis of these characteristics، he criticizes the rival interpretations and reveals the mystery of misunderstandings in the recognition of the truth of the will. These attributes are: the existential blending of will with other states of the soul; the existentiality of the will and its being unmixed with quiddity; the polarization of the truth of will. All these qualities are effective in explaining the truth of will، and other thinkers’ neglect of them has led them to epistemic deviation. Also، two recent factors play an important role in shaping Sadra's vision of explaining the truth of will، a view that regards the truth of will as a kind of love and cheerfulness.
Machine summary:
" نقش معرفتی ویژگی وجودی بودن اراده ازآنجاکه اراده از سنخ وجود است و وجود و انحاء وجود، ماهیت و جنس و فصل حقیقی و حد و رسم تام و ناقص ندارند، اراده تعریف حدی ماهوی نخواهد داشت و درک منطقی و دریافت حصولی دقیق از آن بسیار دشوار است؛ بنابراین 1) دشواری اکتناه حصولی به حقیقت اراده باعث میشود اختلافات زیادی در تفسیر این حقیقت بهوجود بیاید و نظرات پراکنده و گاه متضادی گفته شود (ملاصدرا، 1981: 6/ 337)؛ 2) غفلت از وجودی بودن اراده سبب شده است برخی اندیشمندان با تحدید اراده به تعاریف ماهوی،آن را برای مثال، کیف نفسانی بدانند و برایناساس، اراده ذاتی را از حقتعالی نفی کنند (طباطبایی، بیتا: 299).
مطلب پایانی اینکه چون اراده حقیقت مشکک است و در تشکیک، اشتراک معنوی و مفهومی شرط است و ازطرفی، چنانکه اکنون خواهد آمد، از مجموع سخنان حکمای صدرایی میفهمیم که این معنای مشترک همان مفهوم محبت و ابتهاج است؛ اکنون پرسش آن است که اگرچه این معنا بر حقیقت شوق و عناوین مشابه همخوانی دارد، چرا در مرتبهای از نفس انسان یا ذات خدا، که اراده عین علم است و بهشکل علم ظهورمییابد، با علم سازگار نیست و مفهوما آن علم اراده نامیده نمیشود؟ خود صدرا پیشتر اشاره کرد که ممکن است برخی مراتب و ظهورات اراده بهگونهای باشد که در اصطلاح عرف نتوان آن را اراده نامید؛ زیرا آثار متوقع از اراده در آنجا بر افراد پوشیده است؛ ولی بادقت میتوان همان حقیقت را بهگونهای تحلیل کرد که معنای اراده را در آن بفهمیم؛ درواقع، همان حقیقت واحد که ازحیثی علم است و ازحیثدیگر میتواند اراده باشد؛ بهشرطیکه آثار اراده را بتوان در آن کشف کرد؛ برای مثال، در قضای الهی ازاینحیث که انکشاف و حضور است، علم و ازاینحیث که بهتنهایی علت پیدایش مراد است، اراده است."