Abstract:
فراپایداری ناحیه نسبتا پایداری است که در آن اجزای سیستم در عین حال که شخصیت جداگانه و انعطافپذیر خود را حفظ کردهاند، میتوانند بهمنظور دستیابی به اهداف عملکردی حرکت بهصورت ترکیبی نیز عمل کنند. شرکتکنندگان در سه گروه مهارتی (10=n)، مرحله هماهنگی، مرحله کنترل هماهنگی و مرحله کنترل بهینه قرار گرفتند و افراد هر گروه بهصورت دوبهدو با یکدیگر به مبارزه پرداختند. نتایج تحلیل خوشهای و روش چگالی تجربی حاکی از ظهور یک ناحیه فراپایداری در گروه کنترل هماهنگی (در فاصله 2.270372، 1.689276)، دو ناحیه فراپایداری در گروه کنترل بهینه (در فواصل 1.00113699، 0.9824658 و 2.333738، 1.843131) و عدم ظهور فراپایداری در گروه هماهنگی بود. همچنین با استفاده از آزمون دوجملهای نشان داده شد که نسبت استفاده از حالتهای عمل در نواحی فراپایدار در دو گروه کنترل هماهنگی و کنترل بهینه تفاوت معناداری ندارد ( 4888/ 0 P=)، ولی وسعت ناحیه فراپایدار در گروه کنترل هماهنگی بهصورت معناداری بیشتر بود. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که سیستم حرکتی شمشیربازان بسته به سطح مهارت آنها فراپایدار بوده و وسعت نواحی فراپایدار در هر سطح متفاوت است. مربیان ورزشی میتوانند در طراحی یادگیری و سازماندهی تمرین برای ظهور عملکردیترین پاسخهای حرکتی فرد را به نواحی فراپایدار هدایت کنند.
Machine summary:
استاديار، گروه بهداشت و طب ورزش، دانشكدة تربيت بدني و علوم ورزشي، دانشگاه تهران، تهران، ايران چكيده فراپايداري ناحية نسبتاً پايداري است كه در آن اجزاي سيستم در عين حال كه شخصيت جداگانه و انعطافپذير خود را حفظ كرده اند، ميتوانند به منظور دستيابي به اهداف عملكردي حركت بهصورت تركيبي نيز عمل كنند.
يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد كه سيستم حركتي شمشيربازان بسته به سطح مهارت آنها فراپايدار بوده و وسعت نواحي فراپايدار در هر سطح متفاوت است.
در ادبيات تحقيقي علم حركت، اين ايده با مفهوم همارزي 3 معرفي ميشود كه عبارت است از ظرفيت سيستم هاي پيچيدة نوروبيولوژيكي براي دستيابي به نتايج مختلف در شرايط گوناگون به وسيلة بخش هاي مجزا و متفاوت از نظر ساختاري (رسيدن به يك Ecological psychology Entropy Degeneracy هدف خاص با استفاده از اجزايي كه از نظر ساختاري متفاوتاند).
Hristovski Pinder Newell’s Model of Motor Learning مرحلة سوم، بهينه كردن كنترل است، فرد كنترل را به بهترين نحو بهينه مي كند، يعني فرد با صرفحداقل انرژي بيشترين كاركرد را دارد، زيرا از تمامي نيروها مانند اينرسي، خواص مكانيكي حركات اندام ها و انرژي الاستيك منتشرشده در تاندون عضلات به طور كامل بهره برداري مي كند؛ حركت فرد نرم و روان مي شود (فرد ميتواند نيرو، زمان و دامنة حركت را بهراحتي تغيير دهد) و نيز براي رسيدن به هدف درجات آزادي خود را سازماندهي مجدد كند.
تحليل واريانس يكطرفه بين مهارتها {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در گروه هماهنگي فقط از دو مهارت لانج و ضدحمله استفاده شد و براساس آن نيازي به خوشه بندي نيست.