Abstract:
اسطوره خبر از آغازی بی انتهاست که از حقیقت آفرینش سخن باز میگوید حقیقتی که به راستی ژرف، پیچیده و کهن است. بسیاری از محققین همانند الیاده یا باستید تاکنون نتوانسته اند تعریف جامع و کاملی ارائه دهند. تعریفی که بتواند جامع الشرایط و کامل باشد. اما نفوذ اسطوره را میتوان در جایجای زندگی انسان سنتی دید بطوریکه بقایای این ذهنیت کهن و بدوی را میتوان در عصر نوین نیز یافت چراکه انسان نوین همان عصیانگر تکنومدار و همان پرومت های است که برای شناخت بیشتر عصیان می کند و احساسات خود را در جهت تبلور آگاهی بیشتر به کار میبرد. در بسیاری از آثار متفکرین مثل سارتر به راحتی میتوان ردپای تحمیل اسطورهای را دید. کل خمیرمایه و مورفولوژی داستان براساس اساطیر شکل یافته و تدوین گشته است که بنحوی عصیان نویسنده بر اوضاع دوران معاصر خویش را مرقوم می سازد. این مقاله در چارچوب تحلیل و توصیف بنا گشته است و روش گردآوری اطلاعات و مفاهیم نگاشته شده به صورت اسنادی و کتابخانهای و اینترنتی بوده، تا بتوانیم بازشناسی دیگری در حاشیه مفهوم اسطوره پردازی بدست آوریم.
Machine summary:
"اما نفوذ اسطوره را میتوان در جایجای زندگی انسان سنتی دید بطوریکه بقایای این ذهنیت کهن و بدوی را میتوان در عصر نوین نیز یافت چراکه انسان نوین همان عصیانگر تکنومدار و همان پرومتهای است که برای شناخت بیشتر عصیان میکند و احساسات خود را در جهت تبلور آگاهی بیشتر به کار میبرد.
1-4- دیدگاه اندیشمندان و متفکرین درباره اسطور و نقش آن در هستی اسطوره و جایگاه آن در بین تمدنها و فرهنگها مختلف جایگاه ویژهای دارد و بسیاری از متفکرین به جز کسانی که مقید به خرد استعلایی مدرن (مثل ژان پل سارتر) هستند اکثر ساختارگرایان مثل استراوس نگاهی ژرف و دقیقی به این مسئله دارند چرا که در درون اسطوره مفاهیمی ذخیره میشوند که افسانه نیستند چون دروغ نیستند بلکه وقایعی هستند که به نوعی در قالب بزرگنمایی حقیقت و حالت روایی بخشیدن به آن نقش ایفا میکند و به آن رنگ جاودانگی میبخشد.
منظور از نقد این نمایشنامهها بیان این مطلب است که اسطورهها چه ما بخواهیم یا نخواهیم در شکلگیری مسیر زندگی و هستیمان نقش بسزایی دارد و نمایشی است از آفرینش انسان؛ که با تأملی کوتاه به راحتی میتوانیم تأثیر آن را در آثار نویسندگان بزرگ ببینیم که چطور اسطوره در بطن نمایشنامه حضور دارد و حتی قالبهای آن نیز تغییر پیدا نکرده و همان رنگ و بوی قدیمی خود را داراست.
حتی این اسطورهسازی در عصر نوین در رسانهها نیز دیده میشود در غرب با ایجاد شخصیت خیالی به نام سوپرمن (ابرمرد) خصوصا به خاطر هویت دوگانهاش، فوقالعاده در میان مردم محبوبیت پیدا کرده است، الیاده درباره چنین کارکترهایی مینویسد: «در تحلیل نهایی، اسطوره سوپرمن آن تمایلات و آرزوهای نهفته انسان مدرن را ارضا میکند که اگرچه میداند موجودی حقیر و سرگردان و محدود است ..."