Abstract:
وزن شعر ناصرخسرو همیشه موردتوجه ادیبان و شعرپژوهان بوده است و همواره این شاعر را با ویژگیهای وزنی خاصش میشناخته اند. با اینهمه، کمتر پژوهش کاملی دربارة ویژگیهای وزنی شعر او صورت گرفته است. در این جستار کوشش در آن بوده است تا با بررسی دقیق بیتبیت شعر ناصرخسرو، دگرگونیهای وزنیای که در شعرش رخ دادهاست، شناسایی و دستهبندی شود و با بهدستدادن بسامد هرکدام از دگرگونیها، تصویر دقیقتری از سبک فردی این شاعر فراهم آید. مهمترین دگرگونی وزنی در شعر ناصرخسرو تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند است که در برخی از کتابهای عروضی با نام تسکین شناخته میشود و در شعر او از دو جهت برجسته است؛ یکی از جهت بسامد بسیار زیاد آن، و دیگری از جهت مواضع رخداد آن در زنجیرة عروضی بیت. این بررسی همچنین گامی است برای تدوین قواعد نامدوّن عروض کهن پارسی که طبیعتاً ملاکهای کار خود را بیشتر در متنهای کهن میجوید تا سخنان عروضنویسان. از مهمترینِ این قواعدِ نامدوّن، میتوان به امکان استفاده از تسکین در رکن نخست مصراع اشاره کرد که تاکنون کمتر بدان اشارت رفته و هنوز به کتابهای عروض وارد نشده است.
Machine summary:
آنچه اهمیت دارد و باید در پی آن بود، این است که بدانیم ناصرخسرو با زبان چه رفتاری میکند و در مقایسه با دیگر سرایندگان ، از امکان های بالقوة زبان پارسی چه گزینشی به دست میدهد و چگونه به سبک خاص خود میرسد و از دیگران متمایز میشود و مهم ترین عناصر سازندة این سبک متمایز چیست ؟ از میان عمده ترین عناصر سبک شناختی شعر ناصرخسرو این موارد را میتوان نام برد: شیوة ساخت واژه ، روش توزیع جمله ها در بیت ، طرز درج جمله های مستقل در میان هم ، شگردهای لفظی بدیعی در محور افقی شعر، شگردهای لفظی بدیعی در محور عمودی شعر، موسیقی بیرونی، وزن های کم کاربرد، اختیارات شاعری زبانی، اختیارات شاعری وزنی و ...
باتوجه به نمونه بیت هایی که آورده شد و نیز آنها که حسنی یافته است ، ثابت می شود که به کاربستن اختیار عروضی تسکین در دو هجای نخست وزن ، یک قاعدة مجاز (اگر چه کم کاربرد) شعر پارسی بوده است که در تصحیح و ویرایش متن های کهن پارسی باید بدان توجه داشت و ازاین پس ، باید آن را در بخش اختیارات وزنی کهن به کتاب های عروض وارد کرد.
وی برخلاف شیوة نجفی وزن رباعی را به جای «مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ فع » با «لن مفتعلن مفتعلن مفتعلن » نشان میدهد و «قلب » را که نجفی تبدیل «مستفعل ُ» به «فاعلات ُ» دانسته است ، تبدیل «مفتعلن » به «مفاعلن » میداند (١٣٧٠: ٤٧) قلب (جابه جایی) در شعر ناصرخسرو در اینجا مواردی که ناصرخسرو در آنها این اختیار را به کاربسته است ، بررسی میکنیم و با افزودن نمونه هایی از شعر سخنوران سدة پنجم ، سندهایی برای تأیید یا ابطال سخن عروضیان به دست میآوریم تا هم تعریف دقیق تری از این اختیار عروضی فراهم آید و هم چگونگی کاربرد آن در شعر ناصرخسرو و دیگر سرایندگان سبک خراسانی مشخّص شود.