Abstract:
مطابق دیدگاه کشف باوری در باب معنای زندگی، معنای زندگی هم وجود خارجی دارد و
هم قابلیت کشف. طباطبایی اگرچه متعرض به این مسئله نشده، ولی شواهدی در آثارش
وجود دارد که نشان می دهد به کشف باوری معتقد است. طباطبایی معتقد است فاعل، فعل
و غایت در وجود واحد متحدند. غایت مرتبه ای بالاتر در سلسله مراتب وجودی است، و در
نتیجه هدایت الهی غایت زندگی انسان است و غایت زندگی انسان لازمه وحدت فعل الهی
است. تحلیل شاهد فوق نشان میدهد طباطبایی به چهار پیشفرض واقع گرایی
هستیشناختی، غایت باوری، عقل گرایی و نظریه صدق باور دارد که دیدگاه وی در باب
کشفی بودن معنای زندگی را مشخص میسازد. تحلیل شواهد آثار طباطبایی موید قول
ایشان به کشف باوری معنای زندگی است.
Machine summary:
"تحلیل شاهد فوق نشان می دهد طباطبایی به چهار پیشفرض واقع گرایی هستی شناختی ، غایت باوری ، عقل گرایی و نظریۀ صدق باور دارد که دیدگاه وی در باب کشفی بودن معنای زندگی را مشخص می سازد.
ولی در موجودات مادی واجد علم مثل انسان ها، حصول صورت علمی نسبت به فعل شرط متمم فاعلیت است ، که در غیر این صورت ، فاعلیت تحقق نخواهد یافت (طباطبایی ۱۴۲۲، ۲۳۳) به عبارت دیگر، موجود چنانچه در مرتبه قدر، که نگاه به کلیت آن دارد، نگریسته شود، واحد خواهد بود، چون وجود مساوی وحدت است ؛ ولی چنانچه در مرتبۀ قضا، که نگاه به جزئیات ، شئون و تفاصیل آن دارد، نگریسته شود، باز واحد خواهد بود، الا این که همۀ اجزای وجود، به واسطۀ تحدید به حدود ماهوی، یکجا حاضر نیستند، بلکه با در نظر گرفتن اجزا و حدود، که عارض بر وجود متحرک به حرکت جوهری است ، می توانیم آن را واحد بدانیم .
اصل علیت عمومی مؤسس بر اساس واقع گرایی هستی شناختی است ، به این معنا که رابطۀ علت و معلولی و ضرورت آن خارجا وجود دارد، توهم و اعتبار نیست و دو مفهوم «علت » و «معلول » دو مفهوم ثانویۀ فلسفی اند که اتصاف خارجی دارند.
نتیجه این که طباطبایی چنان که تحلیل شواهد نشان می دهد، به کشف باوری معتقد است و کشف باوری لازمۀ قول به واقع گرایی هستی شناختی ، غایت باوری ، عقل گرایی و نظریۀ صدق است که من حیث المجموع کشف باوری را در پی دارد."