Abstract:
دین گریزی جوانان همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود. لذا مقاله حاضر، ابتدا به تبیین مفهوم دین از منظرعلامه طباطبایی وشهید مطهری پرداخته و سپس با مشخص نمودن منشا دین، به شبهاتی که در این خصوص در اذهان ایجاد گردیده پاسخ می دهد. برا این اساس می توان دین را برنامه ای الهی برای شناخت خداو رسیدن به سعادت در هر دو جهان و منشا دین را وحی و منطبق بر سرشت آدمی دانست چرا که حس دینی ازعناصر ثابت و طبیعی روح انسانی است. هدف این پژوهش، یافتن و استخراج بخشی از عوامل دین گریزی است و به بررسی و استقصای ناقصی از این عوامل از منظر دین پرداخته شده است. عوامل چون؛ فقر معرفتی به مقولات دینی، عدم تعقل، خصوصی سازی دین و... . روش تحقیق، مروری بوده و در عین حال نیم نگاهی به شرایط عینی جامعه داشته است. مهم ترین یافته های این مقاله حاکی از آن است که دین گریزی مقوله تک علیتی نیست و علل متعدی در تحقق آن موثرند، برخی علل مذکور معرفتی و برخی غیرمعرفتی است، هرچه از عقلانیت فاصله گرفته شود به همان نسبت با دین فاصله خواهد افتاد و فضایل و رذایل اخلاقی آدمیان در دین گریزی آنها موثر است. در پایان نیز به بیان ضرورتها و بایستگی هایی پرداخته شده که مربیان و رهبران دینی جهت رفع دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب باید آنها را در بستر جامعه بکار گیرند.
Machine summary:
در پایان نیز به بیان ضرورتها و بایستگی هایی پرداخته شده که مربیان و رهبران دینی جهت رفع دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب باید آنها را در بستر جامعه بکار گیرند.
مقدمه هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی آنها، این مسئله را به صورت ملموس درخواهد یافت که در سال های اخیر، گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند، اقبال یا ادبار جوانان به دین ، همچون بسیاری از امور اجتماعی ، معلول علل و عوامل دیگری است .
بخش عمده گرایش های جوانان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبهه در بین جوانان می باشد و چون جوانان با مفهوم دقیق دین و علت پیدایش آن آشنایی کافی ندارند برای این سؤالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند، از دین گریزان شده ، به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می کنند.
مسلم است که جهان غرب برای تسلط بر ممالک و نفوذ در آنها نمی تواند مانند دوره های گذشته از وسایل کشتار جمعی و ابزار نظامی استفاده کند، بلکه باید اقدام های جدید و نوینی در راستای نیل به اهداف خود در نظر بگیرد و زمینۀ اسارت کامل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی کشورها را فراهم می کند.