Abstract:
ایده منافع ملی به علت ابتنا بر فلسفه سیاسی هابز و نظریه دولت-ملت، متضمن اصول و مقتضای کنشگری خاصی در سیاست خارجی است که نتایج آن در بیگانهسازی روزافزون ملتها و آحاد جامعه انسانی و همچنین رقابت و ستیز پایانناپذیر میان ملتها در تامین و حفظ منافع خودخواندهشان، به خوبی نمایان است. این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با واکاوی فلسفه سیاسی اسلامی، بنیانهای نظری منافع حکومت اسلامی در سیاست خارجی را تجزیهوتحلیل کند و بر این اساس با تبیین مبانی نظریای چون ضرورت تعاون خدماتی در روابط میان واحدها و... میکوشد زمینه طرح رویکردی نوین به مفهوم منافع، تحت عنوان «منافع انسانی» را مهیا سازد تا بر اساس آن، حکومت اسلامی سعادت مادی و معنوی عموم ملتها را مبنای سیاستگذاریها و اقدامات خود قرار دهد و حاکم اسلامی بهعنوان خلیفة خدا روی زمین، دغدغة سعادت همه آحاد انسانی را داشته باشد
Machine summary:
این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با واکاوی فلسفه سیاسی اسلامی، بنیانهای نظری منافع حکومت اسلامی در سیاست خارجی را تجزیهوتحلیل کند و بر این اساس با تبیین مبانی نظریای چون ضرورت تعاون خدماتی در روابط میان واحدها و...
با توجه به 3 مفروضه ذکرشدة دیگر، که هدف نهایی از تکاپوی نظامات اجتماعی خُرد و کلان را نیل به هدایت و کمال قرب الهی و در بستر زندگی سعادتمند دنیوی دانسته است و تعاون خدماتی همه واحدهای سیاسی عضو نظام را در بستر محبت میان ملتها در این زمینه ضروری میدانست، خودبهخود کارویژههای اصلی و فرعی حکومت اسلامی نیز روشن میشود.
بر این اساس، رویکرد اسلامی به منافع که با توجه به بنیانهای نظریاش، میتوان آن را ایده منافع انسانی دانست، چارچوبی را برای سیاست خارجی نظام اسلامی فراهم میآورد که در آن، حکومت اسلامی به لحاظ مبانی مشروعیت، ماهیت وجودی و غایت نهایی خود، سعادت مادی و معنوی عموم ملتها را مبنای سیاستگذاریها و اقدامات خود قرار دهد و حاکم اسلامی بهعنوان خلیفه خدا روی زمین، دغدغه سعادت همه آحاد انسانی را داشته باشد و از این جهت بدیهی است منافع ملتی که در شرایط موجود جهانی و در مرزهای سرزمینی معیّنی، حاکمیت نظام اسلامی را پذیرفتهاند، به طریق اولی تأمین و تضمین خواهد شد.