Abstract:
هجرت آدمیان به سرزمین دیگر، با انگیزههایی مختلف صورت میگیرد؛ اما در فرهنگ اسلامی بر دو عنصر بیشتر تاکید شده است؛ آموختن دانش و اصلاح جامعه. بیشترین هجرت پیشوایان و بزرگان مذهبی، به سائقه دوم بوده است؛ هرچند گریز از فشارهای سیاسی اجتماعی یا پیداکردن مکانی بهتر و امنتر برای زندگی، از نظر دور نیست. در میان هجرتهای تبلیغی نیز برخی جنبه مبارزه با اندیشهها یا اقدامات غیراسلامی را در دستور کار داشتهاند که از ارزش بیشتری برخوردار است. مهاجرت ابوالحسن علی، فرزند امام باقربه کاشان، ازجمله مهاجرتهایی است که بهنظر میرسد بیشتر با انگیزه اخیر رخ داده و تاثیری مناسب در منطقه گذاشته است و از اینرو، شایسته بررسی و واکاوی است. وی به درخواست مردم کاشان از امام باقر و به عنوان نماینده آن حضرت، در درجه نخست برای ترویج اندیشههای بنیادین شیعی در منطقه هدف و در مرتبه بعد، جلوگیری از پیشرفت کار و نفوذ اندیشههای بیگانه در منطقه، هجرت کرد. البته بررسیها نشان میدهد که اوضاع فرهنگی و تمدنی کاشان در این تصمیمگیری بیتاثیر نبوده است. او در مسیر تحقق ماموریت، فعالیتهایی قابل توجه انجام میدهد که میتواند الگوی زیست شیعی به شمار آید؛ چنانکه مهاجرتش چه در زمان حیات و چه پس از آن، آثار و پیامدهایی درخور داشته است. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش، نشاندادن انگیزه و پیامد هجرت ابوالحسن علی محمد باقر به کاشان است، با این فرضیه که هجرت وی، در پی درخواست مردم منطقه از یکسو، وجود بستر مناسب از سوی دیگر و با انگیزه ترویج دین و مبارزه با بدکیشان از دیگرسوبوده است.
Machine summary:
"با توجه به پیشینۀ سوءاستفاده از آموزۀ مهدویت در فرقۀ کیسانیه (نوبختی، 26) و سپس در بین اولاد عباسبنعبدالمطلب (همو،30-36) و همچنین بعضی از نوادگان امام مجتبی( در مقابله با عباسیان (البلاذری، 3/78؛ ابوالفرج الاصفهانی، 217)، به نظر میرسد که حضور سلطانعلی به عنوان نمایندۀ عصر صادقین که آغازگر آموزههای مهدویت در بین شیعیان بودهاند (رک: غنوی، 1392) تأثیر نمایانی در ارائۀ معارف مهدوی و آخرالزمانی و زمینهسازی برای جلوگیری از آفات بحث مهدویت و پیشگیری از ترویج انحرافات در فرهنگ شیعیان کاشان و حومه داشته است.
از شواهد تاریخی حضور تفکر شیعی در کاشان در سدۀ دوم هجری، آن است که مردم کاشان پس از امام سجاد(، پیروی از فرزند ارشد او، محمد باقر( را برگزیدند و از وی تقاضا نمودند نمایندهای از جانب خود برای رهبری و پیشوایی آنان به کاشان اعزام نماید (رک: تذکره امامزاده، 933 ه.
با توجه به مطالب فوق و به پشتوانۀ دوستی و محبت کاشانیها نسبت به پیامبر( و اهلبیت ایشان( و به دلیل خطر جدی که از ناحیۀ یهود در مناطق مرکزی ایران و به خصوص اصفهان و قم و کاشان، موجودیت سیاسی- عقیدتی اسلام و به خصوص شیعیان را تهدید مینمود، چنین استنباط میشود که امام باقر( برای تبلیغ اسلام و ارشاد مردم و پاسخگویی به احساسات ارادتمندانۀ شیعیان به ساحت اهلبیت( و دفع خطر فتنههای یهود، فرزند خود ـ علیبنمحمد باقر( ـ را به این منطقه گسیل نموده است.
در چنین فضای فرهنگی- اجتماعی- سیاسی، ابوالحسن علیبنمحمد با دعوت اهالی کاشان، از طرف امام باقر( برای ترویج اندیشۀ ایشان با رویکرد وحدتبخشی فعالیتهای عقیدتی- سیاسی شیعیان منتظر و دفع شبهات یهود، مأموریت یافت."