Abstract:
الگوی رفتاری حاکم در روابط بین آمریکا و ایران در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبتنی بر الگوی تخاصم بوده است. آمریکا در طول این مدت راهبردها و سیاست های چند جانبه ای در ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی علیه ایران به کار گرفته است که این راهبردها موفقیت های زیادی را برای آن کشور همراه نداشته است. راهبرد نفوذ آمریکا در ایران برای رسیدن به اهداف خود اگرچه در گذشته مطرح بوده است؛ بعد از توافق هسته ای بین ایران و گروه ۱+۵، آن کشور را به استفاده از راهبرد نفوذ امیدوار کرده است. اهمیت این راهبرد آمریکا به حدی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی های خود بعد از توافق هسته ای به صورت مکرر بر این امر تاکید نموده اند. این نوشتار تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی ابعاد مختلف این راهبرد و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تبیین نماید.
USA model of behavior toward IRI has been based on hostility. The model being applied during the years since establishment of IRI in the form of multi-aspect approachs and policies in political, security, military, economic and cultural fields has been failed. Therefore, USA returned to the strategy of penetration. Though this strategy has been always at hand, after the nuclear payment between IRI and 5필 became hopeful to use the strategy. The importance of this strategy for USA is to such an extent that the great leader of revolution in his speches after the payment has emphasized it frequently. The paper has been intended to present an analytico-descriptive explanation of the strategy and its effect on IRI national security.
Machine summary:
ولی این رفتارهای خصمانه باعث نشده که ایران از اهداف و سیاستهای خود لحظهای عقب نشیند و نرسیدن به هدف، آمریکا را به اتخاذ راهبرد نفوذ واداشته که این موضوع بعد از توافق هستهای بین ایران و کشورهای 1+5 بیشتر مطرح میشود ازاینرو پرسش اصلی در مقاله این است که؛ راهبرد نفوذ آمریکا در ایران چه ابعادی داشته و چه تأثیری بر امنیت ملی کشور خواهد داشت؟ در پاسخ به آن میتوان فرضیه را به این صورت مطرح کرد آمریکا بهدلیل نتیجه نگرفتن از راهبردهای گذشته در برابر جمهوری اسلامی ایران، تلاش میکند با استفاده از فرصت فراهم شده ناشی از توافق هستهای، راهبرد نفوذ را در رابطه با ایران بهکار گرفته تا از طریق نفوذ سیاسی ـ امنیتی، فرهنگی و اقتصادی در ایران به اهداف خود که همان تغییر رفتار سیاسی است دست یابد.
(متقی، 5/8/1394) بنابراین فرصت فراهم شده بعد از توافق هستهای آمریکا را به بکارگیری یکی از مؤلفههای قدرت نرم که همان نفوذ است بیش از پیش امیدوار کرده و تلاش میکند از این راه به اهداف خود که همان تغییر رفتار سیاسی جمهوری اسلامی ایران است برسد.
یکی دیگر از کانالهای نفوذ اقتصادی غرب پس از توافق که به نظر میرسد جای تأمل و توجه بسیاری دارد این است که شرکتهای غربی و دولتمردان آنها در سفر به ایران بیش از آنکه اعلام آمادگی جهت گسترش روابط با دولت جمهوری اسلامی ایران داشته باشند، علاقهمند به توسعه روابط با شرکا و شرکتهای خصوصی ایرانی هستند که این خود میتواند زمینهساز نفود بیشتر دشمنان ما در داخل کشور باشد، زیرا در این صورت نهتنها نظارت چندانی بر عملکرد آنها نخواهد بود، بلکه با آزادی عمل بیشتری در عرصه فعالیتهای اقتصادی خود در ایران عمل خواهند کرد.