Abstract:
در بررسی تحولات تاریخی ایران همواره بر نقش و جایگاه اقشاری همچون سیاستمداران، نظامیان و روحانیون تأکید شده است؛ اما در این میان اقشاری چون هنرمندان و صنعتگران نیز وجود داشتند که در طی ادوار مختلف از جمله دوره حاکمیت تیموریان بر ایران (913-771ق) نقش و سهم قابل توجهی را در شکلگیری این تحولات ایفا نمودند. شکوفایی و فراگیر شدن هنر و صنعت در این دوره و کارآمدی هنرمندان و صنعتگران در عرصههای مختلف سبب شد تا این گروه از جایگاه و موقعیت متفاوتی نسبت به دیگر ادوار برخوردار شوند. از یکسو توجه و اشتغال به هنر و صنعت در بین طبقات مختلف از بالاترین سطوح اجتماعی تا افرادی با خاستگاه غلامیمانع از قرار گرفتن هنرمندان و صنعتگران این دوره در یک مرتبه اجتماعی معین گردید. از سوی دیگر تفاوت در ملّیّت، خاستگاه اجتماعی، سطح رفاهی و معیشتی، نگرشهای اعتقادی و اخلاقی، قابلیتها و توانمندیهای علمی و فنی آنان و همچنین میزان شهرت ایشان در بین مردم، ناهمگونی و عدم ثبات در موقعیت اجتماعی این قشر را شدت بخشیدند. تحقیق حاضر با هدف بازنمایی زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماعـی هنرمنــدان و صنعتگران در جامعــه تیـموری بررسی موارد مذکور میپردازد. نتایج این بررسی از لحاظ مطالعات تاریخ اجتماعی ایران و شناسایی جایگاه این قشر در نظام اجتماعی این دوره با توجه به کمبود اطلاعات تاریخی در این زمینه حائــز اهمیت است. در همین راستا روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای سه دسته منابع و اسناد تاریخی، اجتماعی و هنری است.
Machine summary:
تبيين موقعيت ناهمگون هنرمندان و صنعت گران در جامعه عصر تيموريان چکيده در بررسي تحولات تاريخي ايران همواره بر نقش و جايگاه اقشاري همچون سياست مداران ، نظاميان و روحانيون تأکيد شده است ؛ اما در اين ميان اقشاري چون هنرمندان و صنعت گران نيز وجود داشتند که در طي ادوار مختلف از جمله دوره حاکميت تيموريان بر ايران (٩١٣-٧٧١ق ) نقش و سهم قابل توجهي را در شکل گيري اين تحولات ايفا نمودند.
بدين لحاظ پژوهش حاضر با نگرشي تاريخي و جامعه شناختي سعي در ارزيابي موقعيت متغير و سيال گونه هنرمندان و صنعت گران اين دوره با ارائه شاخص هايي چون خاستگاه ، طبقه ، وضعيت معيشتي، معتقدات ديني، ويژگي هاي اخلاقي، تحصيلات و سوابق علمي و شهرت اجتماعي دارد.
(گلمبک و ويلبر، ١٣٧٤: ٦٦٣-٦٥٨) البته توجه به اين نکته ضروري است که بر خلاف نظر پاره اي از نويسندگان ، محل اصلي سکونت و فعاليت پيشه وران و صنعت گران پيوسته در داخل شهرها نبوده است (راوندي ، ١٣٥٦، ج ٣٤٨:٣)؛ بلکه در طول تاريخ ايران هنرها و صنايعي نيز وجود داشته اند که خاستگاه روستايي- ايلياتي داشته و حاصل اختلاط و همجوشي فرهنگ جامعه شباني و روستايي بوده اند.
برخي از هنرمندان و صنعت گران اين دوره نيز به دليل شهرت فراگير خود و امتيازات و اعتباري که اين شهرت براي آنان به ارمغان آورده بود با خطر جعل آثار خويش توسط ديگران مواجه بودند.
بدين لحاظ در بررسي ميزان شهرت و محبوبيت هنرمندان و صنعت گران اين دوره عوامل گوناگوني چون ميزان مهارت و تخصص آنان ، ميزان تلاش فرد براي معرفي و شناسايي هنر خويش به جامعه و ميزان اقبال و توجه جامعه و حکومت به اين قشر و هنر ايشان را مي توان مد نظر قرار داد.