Abstract:
امروزه در اقتصادهای دانشمحور، دانشگاه، صنعت و دولت بهعنوان سه رکن اساسی نظام ملی نوآوری شناخته شدهاند که هر کدام نقش و وظیفهای خاص بر عهده دارند، دانشگاه و صنعت با هم نقش مهمی در ایجاد و حفظ مزیتهای رقابتی دارند، ایجاد و برقراری ارتباط بین دانشگاه و نهادهای صنعتی باعث خلق ارزش برای ذینفعان میگردد. در این مطالعه با استفاده از نظریه «بازاریابی رابطهمند» ارتباط و همکاری میان شرکتها و نهادهای صنعتی مرتبط با دانشگاه سیستان و بلوچستان به منظور بررسی عوامل ایجاد ارتباط بین دانشگاه و سازمانهایی که در برنامههای کارآموزی فارغالتحصیلان همکاری دارند، مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار گرفت، جامعه مورد مطالعه شرکتهایی هستند که با دانشگاه سیستان و بلوچستان همکاری داشتهاند، در این مجموعه تعداد 175 نفر از مدیران و معاونین و کارکنان بخشهای مرتبط شناسایی شدند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 120 عضو برآورد شد، دادهها توسط پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و به کمک تحلیل PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. درنهایت مدلی از معادلات ساختاری ایجاد و آزمایش شد و یافتههای پژوهش نشان داد که ارتباطات، اساس برقراری روابط است و تأثیر مثبتی بر میزان رضایت از رابطه، اعتماد و تعارضات کارکردی دارد همچنین مشخص گردید که اعتماد و تعهد، سطح همکاری شرکتها با دانشگاه را افزایش میدهند.
Machine summary:
درنهايت مدلي از معادلات ساختاري ايجاد و آزمايش شد و يافته هاي پژوهش نشان داد که ارتباطات ، اساس برقراري روابط است و تأثير مثبتي بر ميزان رضايت از رابطه ، اعتماد و تعارضات کارکردي دارد همچنين مشـخص گرديـد که اعتماد و تعهد، سطح همکاري شرکت ها با دانشگاه را افزايش ميدهند.
بررسـيهـا و مطالعـات زيادي در خصوص کشف دلايل و انواع همکـاري بـين دانشـگاه هـا و کسـب وکارهـا صـورت پذيرفته است ، اما در خصوص راه کارهاي مرتبط با کاهش موانع همکاري، توضـيحات نسـبتاً کمي ارائه شده است )٢٠١٠ ,Salter &Bruneel, d’Este, ) و اين مجموعـه از دانـش هنوز به شکلي پراکنده توصيف ميشود و فاقد ديدگاهي جامع و کارآمـد اسـت ) Ankrah ٢٠١٥ ,Omar &) ، سطح آگاهي درباره همکاري ميان دانشگاه و صـنعت رو بـه افـزايش است ، اين همکاري ميتواند راهي بـراي انتقـال دانـش و اعتمادسـازي بـه وجـود آورد کـه محرکـي قدرتمنـد بـراي نـوآوري اسـت ) ,Scarpinato &Muscio, Quaglione, ٢٠١٢).
اعتماد يک مفهوم بسيار مهم در روابط بين شرکت ها است ، به همين خـاطر بـه طـور گسترده اي پذيرفته شده که يک »متغير واسطه کليدي« و يا يک »عنصـر ضـروري« بـراي 1- Small and medium-sized enterprises 2 - Siegel & Valdman 3 - Morgan & Hunt 4 - Palmatier توسعه روابط موفق است (١٩٩٤ Ganesan)، همچنين اعتماد بـه عنـوان » نگـرش يـک شرکت به اين که ديگر سازمان ها فعاليت هايي را انجام مـيدهنـد کـه در انجـام آن نتـايج و عواقب مثبتي براي شرکت وجود دارد و دست به انجام فعاليت هايي نميزنند که پيامـدهاي منفي براي سازمان در پي داشـته باشـد« تعريـف شـده اسـت ) ,Narus &Anderson ١٩٩٠).