Abstract:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورها و اسنادهای رابطه ای با شادکامی زناشویی بود. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل زن ها و مردهای متاهل شهر تهران در سال ١٣٩٥ بود که کم تر از ٥ سال از زندگی زناشویی آن میگذشت . بر اساس جدول کرجسی-مورگان ١٩٧٠، تعداد نمونه ٣٨٤ نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری در دسترس از مکان هایی چون دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران ، فرهنگ سرای خانواده ، بوستان گفتگو، بوستان نهج البلاغه و پارک بعثت انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس شادکامی زناشویی آزرین ، ناستر و جونز (١٩٧٣)، سیاهه باورهای رابطه ای ایدلسون و اپشتاین (١٩٨٢) و پرسشنامه اسناد رابطه ای فینچام و برادبری (١٩٩٢) بود. پس از کنار گذاشتن ٦٩ پرسشنامه مخدوش ، داده های ٣١٥ نفر به روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از رابطه منفی بین باورها و اسنادهای رابطه ای با شادکامی زناشویی بود. از میان خرده مقیاس های باورهای رابطه ای، خرده مقیاس "مخرب بودن مخالفت " سهم بیش تری در پیش بینی شادکامی زناشویی داشت (٠٤٢=β، ٠٠١=P) و از میان خرده مقیاس های اسنادهای رابطه ای، خرده مقیاس "جایگاه " پیش بینیکننده قویتری برای شادکامی زناشویی بود (٠٤١=β، ٠٠١=P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می - توان گفت هرقدر باورهای رابطه ای زوجین منطقیتر و اسنادهای رابطه ای آن ها خوش بینانه تر باشد، شادکامی زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. از سوی دیگر از آنجا که شادکامی نقش مهمی را در پایداری زندگی زناشویی ایفا میکند؛ بنابراین پیشنهاد میشود رواندرمانگران و مشاوران با آموزش و اصلاح باورها و اسنادهای رابطه ای زوج ها، شادکامی آن ها را در زندگی زناشویی افزایش دهند.
Machine summary:
"ازدواج به عنوان مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دست یابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد، همواره تأیید شده است و یکی از مؤلفه های کیفیت روابط زناشویی، شادکامی زناشویی است (زیو١، ١٩٩٢، نقل از خورانا و جاشی، ٢٠١٧) که سطح کلی شادی فرد را از ابعاد گوناگون رابطه زناشویی نشان میدهد (کمپ دوش ، تیلور و کروگر، ٢٠٠٨) و شامل ارزیابی فرد در مورد احساس رفاه یا رضایت مندی او در روابط زناشویی است (فینچام ، استنلی و بیچز، ٢٠٠٧).
بنابراین با توجه به اهمیت شادکامی زناشویی و تأثیر آن در کیفیت زندگی زناشویی زوج ها و دیگر اعضای خانواده ، و نیز نقش عوامل شناختی به ویژه باورها و اسنادهای رابطه ای در ایجاد شادکامی زناشویی، و از سویی قابل تغییر بودن باورها و اسنادهای رابطه ای در صورت ناکارامد بودن آن ها (آتش پور، آقایی، علامه ، و مشتاقی، ١٣٩٣) و از سویی دیگر بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال کشور شیب تند صعودی نرخ رشد طلاق ، به این شکل که در سال ١٣٩٤ به طورمیانگین از هر ٤/٣ ازدواج یکی به طلاق انجامیده و در شش ماهه اول سال ١٣٩٥ از هر ٢/٧٤ ازدواج یکی منجر به طلاق شده و بیشتر طلاق ها هم در ٥ سال نخست ازدواج اتفاق افتاده است (سازمان ثبت احوال کشور، ١٣٩٥)؛ پژوهش درباره ارتباط باورها و اسنادهای رابطه ای با شادکامی زناشویی ضرورت مییابد."