Abstract:
این نوشتار، به بررسی اجمالی اصول حقوق عمومی در اندیشه فارابی میپردازد. اگرچه حقوق عمومی از اصول متعددی برخوردار میباشد، اما این نوشتار، به بررسی چهار اصل کاربردی و پر اهمیت حاکمیت قانون، منع جمع مشاغل، شایسته سالاری و سلسله مراتب اداری در اندیشه فارابی اکتفا کرده است. برایناساس، هدف این نوشتار، ارائه تصویری مختصر و توصیفی از این اصول در اندیشه فارابی میباشد. ازاینرو، مباحث و اصول دیگری نیز وجود دارند که قابل تامل و پژوهش میباشند. رویکرد مقاله تحلیلی توصیفی است.
Machine summary:
"اگرچه حقوق عمومی از اصول متعددی برخوردار میباشد، اما این نوشتار، به بررسی چهار اصل کاربردی و پر اهمیت حاکمیت قانون، منع جمع مشاغل، شایسته سالاری و سلسله مراتب اداری در اندیشه فارابی اکتفا کرده است.
فارابی تعاون و نیاز انسانها به یکدیگر را پایه اصل منع جمع مشاغل در مدینه فاضله خود قرار داده، بر این اعتقاد است که علم مدنی، نه تنها متکلف بیان ضرورت توزیع خیرات عمومی است، بلکه چگونگی توزیع آن را نیز بیان میکند؛ به این معنا که وی برای هر کس، اشتغال به کاری را ضروری میداند و از تجمع مسئولیتها و کالاهای اجتماعی، در دست یک نفر یا حتی افراد معدودی، ممانعت میکند (مهاجرنیا، 1380، ص 185).
چنانکه فارابی خود بیان کرده است: نخستین شرط رئیس نخست نیز در عالیترین درجه سعادت بودن است و خوداری وی از عمل به این قوانین موجب میگردد که وی فاقد شرایط لازم برای حکومت گردد و این انسان در کاملترین مراتب انسانیت بود و در عالیترین درجات سعادت بود...
فارابی برای حاکمیت قانون در حالتی که رئیس نخست و رئیس مماثل نیز یافت نشود، پیشبینیهاییکرده است: و هرگاه عصری بیاید که چنین انسانی (رئیس نخستین، رئیس مماثل) یافت نشود، باید همان سنتها و قوانین و شرایعی که آنگونه افراد مقرر داشتهاند مورد عمل واقع شود؛ یعنی همان شرایع تدوین و حفاظت شود و نظام مدینه بر وفق آنها قرار گیرند و در این هنگام آن رئیس که تدبیر و ادارة مدینه مطابق موازین مکتوب و ماخوذ از پیشوایان قبلی بر عهدة اوست پادشاه سنت نامیده میشود (فارابی، 1376، ص 158)."