Abstract:
دیدگاه های گوناگونی درباره معناشناسی اوصاف الهی و سخنگفتن از خداه ست که از یکسو بیانگر اهمیّت مساله زبان دین، و از سوی دیگر نمایانگر کوشش الهی دانان و فیلسوفان دین در شناخت خداوند و توصیف اوست. یکی از این دیدگاه ها نظریه تشبیه در عین تنزیه یا جمع تشبیه و تنزیه است که مدعی است تنزیه وتعالی خداوند از مخلوقات مانع تدانی و قرب و معیّت او با آنها نیست. این دیدگاه، هم با شواهدی از متون مقدّس دینی و مذهبی قابل تایید است و هم از سوی برخی حکیمان الهی و فیلسوفان مسلمان پذیرفته شده است. علامه سیّدمحمد حسین طباطبایی با عنایت به مبانی حکمت متعالیه، مفاهیم دینی در باب صفات الهی را جامع میان نفی و اثبات می داند و بر دیدگاه جمع تشبیه و تنزیه تاکید می کند .این نوشتاربه بررسی دیدگاه علامه طباطبایی چونان نمونه ای از توانمندی های فلسفه اسلامی در مساله زبان دین می پردازد.
There are different views on the semantics of Divine attributes and speaking of God that explain the significance of religious language on the one hand and the theological and philosophical efforts to realize and describe God on the other. “God’s transcendence and immanence” is a theory that claims God’s transcendence does not preclude His immanence in creation. This theory has been confirmed by scriptures and accepted by some Muslim sages as Allama Tabatabayi. He، relying on the principles of Sadra’s philosophy، says religious concepts of God’s attributes have both negative and affirmative meanings.This article will consider Allama Tabatabayi’s view as an instance of Islamic philosophy’s capacity in the problem of religious language.