Abstract:
این مقاله تلاش دارد شعر و معماری را به عنوان دو وجه از صورت های هنر؛ از دریچه عرفان به هم نزدیک سازد. سوال این است که مفاهیم عرفانی در معماری ایران تا چه میزان با شعر فارسی مطابقت دارد. هدف تحقیق، تعیین شگردهایی است که این دو هنر برای انتقال مفاهیم عارفانه به کار میگیرد. جهت تدقیق موضوع، اشعار فردوسی که به دلیل تصویرسازی، ارتباط بیشتری با معماری دارد، تحلیل خواهد شد. مقاله با روش تحلیل تطبیقی نشان میدهد که در هر دو هنر برای بیان مفاهیم باطنی از عناصر ظاهری و اسلوبی چون فضاسازی، تصویرسازی، تشبیه و داستان پردازی بهره می گیرد؛ با این تفاوت که در شعر فردوسی از فضای خیال و در معماری از فضای واقعی استفاده می شود.
This paper attempts to close poetry and architecture, two aspects of the art‟s forms from view point of mysticism. The central question is that: "what extent mystical concepts of Iranian architecture correspond to those of Persian poetry?" The most important aim of this study is to determine the common characteristics of poetry and architecture of Iran and their approaches for transporting spiritual concepts. In this regard, for the purpose of clarification of the issue, the poetry of Ferdowsi, having power of visualization and the then more ability to connection with architecture, has been analyzed. The research method is comparative analytical and the result is that it has been used of apparent elements to express esoteric concepts both in Ferdowsi poem and Persian architecture. In this way, it has been used of techniques such as the making space, picture, comparison and story. This can take place in the mind in Ferdowsi poem and it can be made in real space by means of shapes, colors and material in architecture.
Machine summary:
مقاله با روش تحلیل تطبیقی نشان میدهد که در هر دو هنر برای بیان مفاهیم باطنی از عناصر ظاهری و اسلوبی چون فضاسازی، تصویرسازی، تشبیه و داستانپردازی بهره میگیرد؛ با این تفاوت که در شعر فردوسی از فضای خیال و در معماری از فضای واقعی استفاده میشود.
مقالۀ حاضر حاصل کنکاش در مفاهیم عرفانی شعر و هنر ایران و عمدتا متمرکز بر شاهنامۀ فردوسی است که ابعاد عرفانی آن کمتر مورد بحث واقع شده است و میکوشد محوریت همین مفهوم را در پسزمینۀ اثر هنرمند و معمار ایرانی تبیین نماید و از این نظر کوشیده است تصویری جامعتر از عرفان را در قلمروی این دو هنر دنبال کند.
ابعاد همسانی خلق فضا در شاهنامه و معماری از دیدگاه عرفان برای سنجش جنبههای اشتراک شاهنامه و معماری، چهار بعد عرفانی در این دو هنر (شعر و معماری) با یکدیگر مقایسه شده است.
جلوههای عرفانی شاهنامه در معماری ایران هنر در فرهنگ ایرانی ارتباط تنگاتنگی با ادبیات داشته و شاهنامۀ فردوسی از موضوعات و مضامین مهم در شاخههای گوناگون هنر ایرانی است (قلیزاده، 1390: 2544).
در یک بررسی تطبیقی، ابعاد همسانی شاهنامه و عرفان که در مقالۀ حاضر در چهار بخش کلی شامل سلوک و مراتب عرفانی، نمادپردازی، فطرت و رستگاری، عشق و زیبایی عرفانی جای گرفت، در هنر معماری ایران نیز قابل بررسی است.
شعر فردوسی و معماری ایرانی از برخی جنبههای مشترک با مفاهیم عرفانی ارتباط دارند که در این مقاله در چهار حوزه دستهبندی شده است.
Tehran: Office of Religious Studies of Art. Nasr, Seyed Hossein.