Abstract:
مسائل اعتقادی و باورهای دینی از دیرباز اهمیت فوق العاده ای داشته و از اصلی ترین مباحث بشر به
شمار می رفته است اما نیاز به مکتب الهی، معارف و باورهای دینی در عصر حاضر به دلیل مدرنیته شدن
جوامع و در پی آن تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، تغییر ساختار خانواده ، تنوع و گستردگی منابع
اطلاعاتی بیشتر از هر زمان دیگری احساس می شود . در این میان فقدان مهارت و تواناییهای عاطفی -
روانی - اجتماعی انسان ها را در مواجهه با آنها آسیب پذیر ودرمعرض اختلالات روانی - اجتماعی و رفتاری
قرارداده است و از طرف دیگر مکاتب بشری در حل این مشکلات عاجز و نتوانسته پاسخگوی آ نها
باشد ؛ در نتیجه پوچی، سردرگمی، بی معنا بودن زندگی، بی هویتی گریبان گیر انسان عصر حاضر شده است.
بی تردید تنها معارف و باورهای دینی تعمیق یافته، می تواند راهنما و نقش آفرین برای برون رفت از این
معضل بزرگ انسان عصر حاضرو جوامع بشری باشد.
مقاله حاضر با استمداد از قرآن کریم و دعای عرفه امام حسین(علیه السلام) به بررسی و ارائه راهکارهای
تقویت باورهای دینی از طریق ارائه سه شیوه شهود (به معنای عالم و جهان هستی را در محضر و مشهد
خدای تبارک و تعالی دیدن) ، احاطه (به معنای خود و جهان هستی را تحت مدیریت و قدرت مطلقه حق
تعالی دانستن) و افاضه(به معنای توجه و تمرکز کردن بر مواهب و عطایای بیحساب منعم هستی بخش به
انسان ) پرداخته تا با بهره گیری از این سه شیوه به عنوان اهرم التزام عملی بتوان در جهت تقویت وتعمیق
باورهای دینی مخاطبان بالاخص نسل جوان ونوجوان جامعه اسلامی امروز گام های موثری برداشت.
Machine summary:
مقاله حـاضر با استمداد از قـرآن کریم و دعای عرفه امام حسین(علیه السلام) به بررسی و ارائه راهکارهای تقویت باورهای دینی از طریق ارائه سه شیـوه شهـود (به معنای عالم و جهان هستی را در محضر و مشهد خدای تبارک و تعالی دیدن) ، احاطه (به معنای خود و جهان هستی را تحت مدیریت و قدرت مطلقه حق تعالی دانستن ) و افـاضه(به معنای توجه و تمرکز کردن بر مواهب و عطایای بیحساب منعم هستیبخش به انسان ) پرداخته تا با بهرهگیری از این سه شیوه به عنوان اهرم التزام عملی بتوان در جهت تقویت وتعمیق باورهای دینی مخاطبان بالاخص نسل جوان ونوجوان جامعه اسلامی امروز گام های مؤثری برداشت.
( طبرسی 1360: ج6،ص94) در آیهی دیگـری میفـرمـایـد :« قالت الأعراب ءامنا قل لم تؤمنوا و لاکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم…» (حجرات:14)"عربهای بادیه نشین گفتند : ایمان آوردیم بگو شما ایمان نیاوردید ولی بگویـید اسلام آوردیـم، امـا هنـوز ایمـان وارد قـلب شمـا نـشده اسـت…"خـداونـد در ایـن آیـه به پیـامبـر(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید :« به تـو میگویند ایمان آوردیم و ادعـای ایمان میکنند بگو، نه، هنوز ایمان نیاوردهاند و آنان را در ادعایشان تکذیب کن بلکه آنها بگویند:" اسلام آوردیم " و ایمان وارد قلب آنـان نشده است، این آیـه بیان میدارد که اسلام آوردن، کاری زبـانی و ایمان ، کار دل اسـت زیـرا اسلام بـه معنـای تسلیم شدن و گردن نهادن است، تسلیم شدن زبان این است که شهادتین را اقرارکند و تسلیم شدن سایر اعضا به این است که هرچه خداوند دستورمیدهد انجام دهد حال چه این که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانیت آن چه بر زبان وعملش میگوید، داشته باشد یا نداشته باشد.