Abstract:
نظام مدیریت اسلامی، مانند هر نظام مدیریتی دیگری، نیازمند آیندهنگری و پرداختن به موضوع آینده است و تاکید دین مبین اسلام به آیندهنگری نیز اهمیت این موضوع را دوچندان میکند. در عموم نظامهای مدیریتی برای پرداختن به موضوع آینده از علم آیندهپژوهی استفاده میشود. بهمنظور استفاده از آیندهپژوهی در نظام مدیریت اسلامی، باید ابتدا مبانی این علم (از جمله روششناسی آن) برای امکانسنجی آیندهپژوهی اسلامی مورد مداقه قرار گیرد. هدف این مقاله، اجرای بخشی از امکانسنجی آیندهپژوهی اسلامی (در نظام مدیریت اسلامی) از طریق بررسی روششناسی آیندهپژوهی (از حیث الزامات روششناسی) و مطالعه تطبیقی آن با اجتهاد در فقه امامیه است. بهمنظور پژوهش از روشهای فراترکیب، مطالعه تطبیقی و پانل خبرگان استفاده، و در نهایت نتیجهگیری شد که اولا روششناسی اجتهاد میتواند بخش زیادی از الزامات روششناسی آیندهپژوهی را (حتی بیش از دیگر پارادایمها) پاسخ گوید. در ثانی در مسیر تحقق آیندهپژوهی در نظام مدیریت اسلامی، حد مورد نیاز از تناسب و تناظر در لایه روششناسی بین مطالعات آیندهپژوهی و روش اجتهاد در مطالعات اسلامی وجود دارد.
Machine summary:
درآمدی بر آیندهپژوهی در نظام مدیریت اسلامی از طریق مطالعه روششناسی آیندهپژوهی و اجتهاد در فقه امامیه محمدرضا عرب بافرانی * محمدرحیم عیوضی ** دریافت مقاله: 25/04/96 پذیرش نهایی: 02/10/96 / چکیده نظام مدیریت اسلامی، مانند هر نظام مدیریتی دیگری، نیازمند آیندهنگری و پرداختن به موضوع آینده است و تأکید دین مبین اسلام به آیندهنگری نیز اهمیت این موضوع را دوچندان میکند.
البته با توجه به اینکه آیندهپژوهی ارزشمدار، و به حوزه اجرا و اقدام نزدیک است در صورتی که بومی، و یا متناسب با ارزشهای اسلامی بازتعریف شود، خواهد توانست کارایی و اثربخشی بیشتری در جامعه داشته باشد؛ لذا اینگونه جمعبندی میشود که مبانی آینده پژوهی به عنوان شرط لازم آیندهنگری در نظام مدیریت اسلامی باید از حیث نسبت و نزدیکی یا دوری با مبانی اسلامی مورد مداقه و بررسی قرار گیرد و نوعی مطالعه تطبیقی بین مبانی این رشته با مبانی اسلامی در لایههای مختلف صورت پذیرد که این مسئله مقدمه آیندهپژوهی اسلامی نیز خواهد بود.
ـ مشخص نبودن رویکردها یا راهبردهای بومیسازی آیندهپژوهی ـ کمبود ادبیات نظری و مطالعات عمیق در زمینه آیندهپژوهی اسلامی و بومی (عیوضی و دیگران، 1391) از سوی دیگر به دلیل ماهیت فرارشتهای آیندهپژوهی و نوپا بودن آن، بسیاری از روشها و شیوههای خود را از علوم مرسوم و رایج اجتماعی وام گرفته که در عمده موارد، این روشها بدون توجه به الزامات روششناسی و معرفتشناسی خاص خود اضافه شده است.
با این حال تلاش میشود ادبیات نظری و پیشینه در حوزه روششناسی آیندهپژوهی (نه روش) و نیز آیندهپژوهی در مدیریت اسلامی ارائه شود: علی اکبر عظیمی در مقالهای به بازنگری دستگاه نظری آینده پژوهی در جهانبینی اسلامی میپردازد.