Abstract:
دیالکتیک از نظر لغوی به معنای فن مباحثه است و از نظر فلسفی دارای معانی
مختلفی است.مانند دیالکتیک زنون، دیالکتیک سوفسطاییان، دیالکتیک سقراط، دیالکتیک
افلاطون و...به نظر افلاطون یکی از ویژگیهای دیالکتیک این است که آن، مخرب فرضیات است.حال
سؤال این است که تخریب فرضیه یعنی چه؟دیالکتیک دو مرحله دارد:1-دیالکتیک صعودی 2-دیالکتیک نزولیآیا انسان، فطرتا مطلق خواه است؟این مقاله به بحث و بررسی مسایل فوق میپردازد.
Machine summary:
"مثلا در محاوره کراتیلوس این گونه آمده است: سقراط:کسی را که میداند چگونه باید پرسید و چگونه باید پاسخ داد اهل دیالکتیک نمینامی؟ هرموگنس:البته(افلاطون،1366،ص 744) 2-در محاورات میانی،دیالکتیک عبارت است از عمل بر فرضیات یا عمل مبتنی بر فرضیات به نظر افلاطون در مرحله دیانویا(استدلال عقلی)،نفس در پژوهش و تحقیق مجبور است با کمک تقلید از تصاویر از فرضیه شروع کند و به سوی نتیجه و نه به سوی یک اصل اول پیش رود؛مثلا در هندسه،ذهن از فرضیهها،با استفاده از یک شکل مربی به سوی نتیجه پیش میرود.
(پاپکین،1366،ص 279) دیالکتیک به خوبی میتواند نشان دهد که اصول موضوعه ریاضی دان نیازمند تجدید نظر است افلاطون در محاوره جمهوری در بند 510 میگوید کسانی که با هندسه و ریاضیات سر و کار دارند هر وقت بخواهند مطلبی را بررسی کنند،مفروضاتی از قبیل مفهومهای فرد و زوج و اشکال هندسی و سه نوع زاویه و...
نتیجه دیالکتیک یکی از ابزارهای مهم علمی و فلسفی است و اولین بار زنون،واضع واژه دیالکتیک بود و تا به قرن 21 میلادی(دیالکتیک هم چنان ادامه دارد)از معانی مهم دیالکتیک افلاطون،معنای چهارم آن است که در نهایت به ایده خیر منتهی میشود که همان خداست و افلاطون در محاوره مهمانی،از دیالکتیک عشق سخن میگوید و از پایین ترین مرحله عشق یعنی عشق به زیبایی اشیاء محسوس تا بالاترین مرحله عشق به خدا سخنانی را بیان میکند و خدا یعنی زیبایی مطلق و انسان به صورت فطری،مطلق طلب است."