Abstract:
امروزه، دانشگاهها بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای «مکان محور» مورد توجه برنامهریزان شهری قرار گرفتهاند و این خرد جمعی ایجاد شده است که برای دستیابی به تعادل منطقهای و استفاده منطقی از امکانات و قابلیتهای منطقه لازم است بیش از همیشه به نحوه استقرار و تراکم آموزشعالی در منطقه تاکید و در بازنگری محتوای برنامههای آموزشی دانشگاهها و کاربردی ساختن دورههای آموزشی متناسب با ظرفیتهای منطقهای و جغرافیایی اهتمام شود. هدف از این مطالعه بررسی نقش آموزشعالی در توسعه استانهای کشور با استفاده از مدلهای تحلیل عاملی و ضریب توسعه یافتگی موریس و ارزیابی عملکرد دانشگاهها و مراکز آموزشعالی در توسعه بخشهای اقتصادی 31 استان کشور بود. نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش تعداد مراکز آموزشعالی، دسترسی مناطق به زیرساختهای شهری، اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی بیشتر شده است و مناطق از توسعه یافتگی بیشتری برخوردار شدهاند. اما بهدلیل نبود برنامه ریزیهای آمایشی در کلان کشور و بهخصوص در نظام آموزشعالی، عمدتا کارکردهای دانشگاهها منتزع از فعالیتهای بخشهای اجتماعی ـ اقتصادی مناطق بوده است و آنها نتوانستهاند در تامین نیرویانسانی متخصص شاغل در بخشهای مختلف اقتصادی، بهویژه بخش کشاورزی نقش موثری داشته باشند.
Machine summary:
آمايش آموزشعالي نيز به عنوان زيرمجموعه برنامه ريزي آمايش سرزمين درواقع ، شامل اقدامات ساماندهي و نظامبخشي به مراکز آموزش عالي با رويکرد سرزميني (مکاني) در سطوح ملي و منطقه اي است که بر اساس جهت گيريهاي توسعه بلندمدت کشور در قالب تلفيق برنامه ريزيهاي از پايين به بالا و با تکيه بر قابليتها، توانمنديها و محدوديتهاي منطقه اي صورت ميگيرد و اهداف زير را دنبال مي کند: ـ ايجاد تعادل کشوري ، منطقه اي و استاني در زمينه امکانات و فرصتهاي آموزشي؛ ـ برقراري و گسترش ارتباط متقابل بين مؤسسات آموزشعالي و ديگر بخشها در زمينه علمي ، فرهنگي و صنعتي؛ ـ ايجاد هماهنگي و تمرکز در برنامه ريزيها و سياستگذاريهاي نظام آموزش عالي و عدم تمرکز در اجراي برنامه ها؛ ـ ايجاد قطبهاي علمي و تخصصي در دانشگاههاي مستعد و ارتقاي سطح علمي ساير مؤسسات آموزشعالي و تحقيقاتي؛ ـ اصلاح شيوه پذيرش دانشجو براي ايجاد تعادل نسبي منطقه اي و پذيرش داوطلبان با کيفيت آموزشي بالاتر؛ ـ اولويت دادن به سرمايه گذاري در استانهاي بدون امکانات آموزشعالي يا داراي امکانات فيزيکي محدود، متناسب با نيازها و استعداد استان ؛ ـ مهار رشد آموزش عالي در قطبهاي اشباع شده که حجم متقاضي ورود به آموزشعالي بر ظرفيتهاي فيزيکي منطقه و دانشگاه فزوني گرفته است و افزايش آن موجب تشديد روند مهاجرت و بحرانها و نارساييهاي اجتماعي مي شود.