Abstract:
هدف این مقاله شناسایی اولویتهای سرمایهگذاری در فعالیتهای صنعتی ایران است که رشد ارزش افزوده بیشتر را در پی داشته باشد. بدین منظور، تابع تولید 92 فعالیت صنعتی کشور در سطح کدهای چهاررقمی طبقهبندی آیسیک از روش پنلدیتا در دوره 92-1375 تخمین زده شد و سپس با استفاده از محاسبه کشش تولید نسبت به موجودی سرمایه در این صنایع و اثر تغییر موجودی سرمایه بر ارزش افزوده آنها، اولویتبندی صنایع صورت گرفت. یافتهها نشان داد فعالیتهای صنایع معدنی و صنایع پاییندستی آنها به ازای یک واحد سرمایهگذاری، ارزش افزوده بیشتری ایجاد میکند. این صنایع، از آنجا که محصولات معدنی کشور را فرآوری و به محصولات با ارزش افزوده بیشتر تبدیل میکنند، برای اقتصاد کشور اهمیت زیادی دارند و یافتهها تأکیدی بر اهمیت سرمایهگذاری در این دست از صنایع است. بر اساس نتایج، توصیه میشود که سرمایهگذاری در صنایع معدنی و صنایع پاییندستی آنها هدفگذاری شود.
The purpose of this paper is to identify the priorities of investment in manufacturing activities in Iran، which would lead to more value-added growth. To do it، the production function of 92 manufacturing activities of the country at the level of the four-digit ISIC code estimated by the data panel method in econometrics for the period 1996-2013. Then by calculating the elasticity of the production to the capital level in these industries and the effect of the capital changes on the value-added of them، the prioritizing has been done. The results show that industrial mining sectors and their downstream manufacturing activities in Iran would create more value-added via one unit investment than other manufacturing activities. These activities are important for the country، because they process the country's mineral products and convert them into more value-added products، and the findings of this paper emphasize the importance of the investing in these industries. Based on the results، it is recommended that investment should be targeted in industrial mining sectors and their downstream manufacturing activities.
Machine summary:
درواقع، مطالعات زیادی در خارج و نیز داخل وجود دارد که به حسابداری رشد 8 فعالیتهای صنایع با سطح طبقهبندی و تفصیلی مختلف میپردازد تا از این طریق، این سهمها را بررسی کنند؛ برای مثال، مارگونو و شارما 9 (2004) به بررسی کارایی و بهرهوری کل عوامل تولید چهار گروه صنعتی "تولید مواد غذایی"، "تولید منسوجات"، "صنایع شیمایی" و "محصولات فلزی" اندونزی طی دوره 2000-1993 و از طریق مدل مرزی تصادفی 10 پرداختند که بخشی از این مقاله به حسابداری رشد و محاسبه کشش عوامل تولید و سهم آنها در رشد ارزش افزوده صنایع این کشور بوده است.
Alshehhi and Olah The International Standard Industrial Classification of All Economic Activities (ISIC) Translog (Transcendental Logarithmic) محمودزاده و فتحآبادی (1395) در مقاله خود به بررسی عوامل پیشران بهرهوری کل عوامل تولید در صنایع کشور به تفکیک کدهای آیسیک دو رقمی ویرایش 3 طی دوره 90-1379 پرداختند.
=(9) در ادامه تلاش میگردد با استفاده از این مدل پس از برآورد تابع تولید فعالیتهای صنعتی ایران و محاسبات لازم، صنایعی را مشخص کرد که افزایش در موجودی سرمایه آنها بیشترین تأثیر را بر رشد ارزش افزوده آنها دارد.
3. وضعیت صنعت ایران از لحاظ ارزش افزوده بر اساس آمار و اطلاعات بانک مرکزی، ارزش افزوده فعالیتهای صنعتی کشور در سال 1389 به قیمتهای ثابت سال 1386، نزدیک به 340 میلیارد دلار بود که به طور متوسط با کاهش 4/2 درصدی، به 315 میلیارد ریال در سال 1392 کاهش یافت و سپس به 337 میلیارد ریال در 1393 افزایش یافت؛ به طوری که متوسط نرخ رشد سالانه ارزش افزوده این بخش از اقتصاد ایران طی دوره پنجساله 93-1389، حدود 2/0- درصد است.