Abstract:
صحنه هایی از اجرای یک اثر سومین و آخرین حلقه در سه گانه ای (شامل ترحم در تاریخ1، سرزنش بی پایان2 و صحنه هایی از اجرای یک اثر) است از هاوارد بارکر در دهه ی 1980 که در آن موضوع هنر و هنرمند و مسائل پیرامونی و در پیوند با آن ها در کانون اثر قرار دارند. بارکر این نمایشنامه را در سال 1984-5 به نگارش و اجرا درآورد (نکته ی درخور توجه آنکه او قلعه را نیز در همین سال نوشت) و این نمایشنامه بلافاصله مورد تحسین و توجه منتقدین و تماشاگران قرار گرفت و در همان سال جایزه ی پریکس ایتالیا 3 را از آن خود کرد. در این سه گانه محور مضمونی و ساختاری غالبا بر تنش ها و تضادهایی می گردد که برخاسته از مسائل سیاسی، اجتماعی و شناخت-شناسانه ای است که هنر با آنها در هم تنیده و مواجه است؛ و مسائل وجودی هنرمند و هستی شناختی هنر در درجه ی دوم اهمیت قرار دارند. البته شایان ذکر است که در طول دهه 2000s ، بارکر، در آنچه می توان آن را سه گانه ای دیگر نامید (خودم را دیدم، زخم های نوشیده و نوشانده، و بلک/اکو)4، بر سویه های فلسفی تر ، یا به بیان دقیق تر، بر مسائل وجودی5 و هستی شناختی6 مرتبط با هنر و هنرمند - مانند خاستگاه اثر هنری، ذات مسئله ی الهام، واسازی و ساخت شکنی نویسنده به مثابه ی سوژه ی خودآیین7 و قانون گذار که تعیین-کننده ی معنا و داننده ی حقیقت است، نهاد دیگربنیاد8 اثر هنری، و نهایتا رابطه ی میان رخداد، اثر هنری و مسئله ی معنا) تمرکز می-کند.9
با وجود شباهتها و سویه های مشترکی که صحنه هایی از اجرای یک اثر با دو دیگر نمایشنامه دارد (مسائلی چون: جایگاه گفتمانی، ایدئولوژی، نهادها، فردیت فرد و هویت هنرمند)، اما این اثر از جهت هایی عمیقا متفاوت از آن دو است و دغدغه های دیگری از جمله بازنمایی، بدن، روابط قدرت و، مهم تر از همه، هرمنوتیک را دنبال می کند. افزون بر این، شاید یکی از بارزترین تفاوت های صحنه-هایی از اجرای یک اثر با دو اثر دیگر آن است که شخصیت اصلی آن یک زن است و این مسئله خود بر پیچیدگی ها و تنش های آن می-افزاید و موضوعاتی از جمله جنسیت، نگره ها و جریان های فمینیستی، بازنمایی زن در نظم نمادین و جایگاه گفتمانی او را به میان می-آورد (موضوعاتی که به شکلی بسیار گسترده تر در قلعه به آنها پرداخته می شود). تنها نقدی که در زبان انگلیسی تا کنون بر صحنه های اجرای یک اثر نوشته شده است بخش کوتاهی است از دیوید ایان ریبی (95-99). نکته شایان ذکر در مورد تحلیل ریبی آن است که، تحلیل او به رغم روشنگر بودنش، غالبا توصیفی -مضمونی است و از رویکرد نظری خاصی برای خوانش سویه های خاص از نمایشنامه بهره نمی جوید. در زبان فارسی در خوانشی تحلیلی که علیرضا فخرکننده بر ترجمه اش از این نمایشنامه افزوده است، به واکاوی جنبه-های نمایشنامه از نظرگاه زیبایی شناسی هنر و هنرمند (واقع گرایی و شورشناسی) و تبارشناسی بدن پرداخته است. 10بنا بر نظر نگارنده ی این جستار، صحنه هایی از اجرای یک اثر، از آن رو که اثری فشرده و چندلایه است، از سه سویه و بنا بر سه رویکرد انتقادی قابل بررسی و تحلیل است: زیبایی شناسی هنر و هنرمند، زیست-سیاست و تبارشناسی بدن و تفسیر هرمنوتیکی. از آن رو که دو سویه ی نخست پیش از این توسط نگارنده به تفصیل واکاویده شده است، در این جستار، کانون بررسی معطوف به مسئله ی محوری هرمنوتیک خواهد شد. نگارنده در جستار حاضر، نخست شرح مختصری از بافت هرچند کم رنگ تاریخی نمایشنامه به دست خواهد داد؛ سپس در ادامه به دربرداره های وجودی، اخلاقی و شناخت شناسانه ی سبکی11 و روش زیبایی شناسی12 گالاکتیا – یعنی واقع گرایی اجتماعی-انتقادی - خواهد پرداخت. در بخش اصلی این مقاله، نگارنده می کوشد که نشان دهد که، با نظر به جایگاه تعیین کننده ی معنا و دربرداره های آن در نمایشنامه، چگونه پرداختن به آن از دریچه ی مسئله ی هرمنوتیک می تواند گره گشای دغدغه ها و پیچیدگی های محتوایی و روانشناختی این اثر از بارکر باشد.
This essay seeks to approach and explore Scenes from an Execution (1985, SFE) - the
third play in Howard Barker’s 1980s trilogy – also including No End of Blame and Pity
in History. The trilogy primarily concerns itself with the problematic and critical nature
and function of art in a given historical era or discursive norms and relations in conjunction
with the ethical, existential, and aesthetic vicissitudes the artist undergoes
in his/her encounter with historical cataclysms and socio-political restrictions. What
distinguishes SFE from the other two plays, however, is that it has a female artist as
its protagonist; a characteristic which in turn ushers in the problematics concomitant
with the question of gender (including discursive strategies, such as the hysterization
of the female subject, and phallocentric values and normalizing binarisms
(reason-passion (madness), unity-multiplicity/fluidity, normality-abnormality, rule/restraint-
excess/ transgression) which aim to un/mis-represent and subject the female.
Equally crucial is the problem of the representation of the event coupled with the
questions of (self-)knowledge, perspectivalism, and the problem of meaning in general,
and the meaning of the artwork in particular. The aforementioned issues constitute
the focal points of SFE, around which the tensions between the artist and the State
of Venice revolve too. Indeed, one of the pivotal problems, which poses a formidable
challenge to Galactia, is how to reconcile personal preoccupation and ethical commitment
(to personally-perceived truth) with state commission and discursively sanctioned
truth. On this premise, it is my argument that the question of hermeneutics
constitutes the crux of the play. Hermeneutics, as this essay shall seek to demonstrate,
concerns self-knowledge, the possibility of unified or multiple meaning(s), epistemological
implications of aesthetic style, and the ethics of representation. Accordingly,
exploring the foregoing issues in the light afforded by various hermeneutic theories
(including those of Gadamer, Habermas and Ricoeur, among others) shall help us unfold
and understand some of the complications concerning the issues of art, selfhood,
meaning and truth in this play.