Abstract:
پژوهش حاضر به بررسی تصویر متناقض نما به عنوان یکی از شیوههای اسلوب بیان هنری، تصویری، تعبیری و معنایی در قصاید و قطعات دیوان ابوالطیّب متنبی پرداخته است. متناقض نمایی از پایههای قوی و پویایِ بیان هنری و خیال زنده و جذابِ متنبی است. تصویرهای بلاغی متناقض نمای وی از پیوندی بنیادین با معنا حکایت میکند. به طور کلّی دو نوع متناقض نمایی به صورت توأمان در کلام او هست: 1ـ متناقض نمای تصویری و شاعرانه 2ـ متناقض نمای تعبیری و معنایی؛ که به جلوهها و شرح هر کدام پرداخته میشود. اهمیّت متناقض نمایی در کلام متنبی تا بدان حد است که جوهر بیان شعری او محسوب میشود. وی نه تنها از این ترفند بیانی و معنایی غافل نمانده بلکه با بسامدی چشمگیر آن را به کار برده است. روش پژوهش حاضر تحلیلی ـ توصیفی میباشد و در نهایت اسلوب متناقض نمایی شاعرانه و معنایی متنبی را در هشتاد و دو مورد از قصاید و قطعات دیوان وی بررسی نموده و بازتاب و بسامد هر کدام را نشان داده است.
The present research is an attempt to study paradoxical images as a way of artsitic, pictorial, interpretive and semantic statement in Abutayyeb Motnabi’s poems. Paradox is one of the strong and dynamic bases of art and live imagination in Motnabi. His paradoxical rhetoric images show a rudimantary connection with meaning. As a whole, we can find two kinds of concurrent paradoxes in his language: 1. Pictorial and poetic paradox, 2. Interpretive and semantic paradoxes. Paradox is so important in Motnabi’s language that it is considered his poetic quiddity. Not only has not he become unaware of this method of convey, but also he has used it a lot. The present study’s methodology is analyticalـdescriptive and scrutinizes Motnabi’s poetic and semantic paradox in his 82 poems in order to depict their representations and frequencies.