Abstract:
در طول دو دهه گذشته سیاست خارجی هند متحول شده است. از بدو استقلال در 1947 تا 1991، ساختار دوقطبی سیستم بین المللی، غلبه اجماع نهروئیسم بر سیاست خارجی، ژئوپلیتیک شبه قاره و میراث استعمار به مثابه مجموعه ای از عوامل سیاست خارجی هند را شکل می داد. در سالهای اولیه پس از استقلال، جواهر لعل نهرو نخستین نخست وزیر کشور، سیاست عدم تعهد را در پیش گرفت. در پرتو اصول عدم تعهد سیاست خارمیانه ای هند بر حمایت از سازمان آزادی بخش فلسطین، گسترش همکاری های سیاسی با جمهوری های انقلابی عربی مبتنی بود. پس از جنگ سرد سیاست خاورمیانه ای هند مبتنی بر عمل گرایی اقتصادی دگرگون شده است و عدم تعهد به عنوان راهنمای سیاست خاورمیانه ای هند در عصر جنگ سرد با اصول عمل گرایانه بدیلی جایگزین شده است که ذیل استراتژی نگاه به غرب مفصل بندی شده است. استراتژی نگاه به غرب هند به گستره وسیع خاورمیانه و آفریقا معطوف است که قلمرو موضوعی این مقاله سیاست خارجی هند در حوزه خاورمیانه است، که دگرگونی آن از چشم انداز نظریه موازنه منافع و به روش تبیینی بررسی گردیده است.
India's foreign policy has changed over the past two decades. From the time of independence in 1947-191، the bipolar structure of the international system formed the overcoming of the consensus of Neo-Rumi on foreign policy، the sub-continent's geopolitics، and the colonial heritage as a set of factors of Indian foreign policy. In the early years after independence، Jawahar Lal Nehru، the country's first prime minister، undertook a policy of non-alignment. In the light of the principles of non-alignment of India's foreign policy، it was based on the support of the Palestine Liberation Organization (FSA)، the expansion of political cooperation with the Arab revolutionary republics. After the Cold War، the Middle Eastern policy of India has been transformed by economic pragmatism، and non-alignment has been replaced as a guide to India's Middle East policy in the Cold War with alternatives to pragmatic principles، followed by a strategy of looking at the West. The India's strategy of looking at West is broadly focused on the Middle East and Africa، so the subject matter of this article is India's foreign policy in the Middle East whose transformation has been examined from the perspective of the balance-of-interest theory through an exploratory method.
Machine summary:
دو طرف هم چنین در زمینه مبارزه با افراط گرایی اسلامی منافع مشترکی دارند و اسراییل سعی می نماید که از گسترش روابط با هند بر پیوندهای هند و ایران و دولت های عربی خلیج فارس تأثیر بگذارد و از طرفی نیز هند سعی دارد که از روابط با اسراییل علیه پاکستان بهره گیری کند و از طریق اسراییل به انواع پیشرفته تری از سلاح های نظامی دسترسی داشته باشد و بیش از این بتواند در سیاستهای ایالات متحده بویژه در جنوب آسیا در خصوص مناقشه کشمیر تأثیر گذار باشد.
در زمینه های تجاری حجم تجارت دو ایران و هند در سال ٢٠١٦، معادل ١٥ میلیارد (رجوع شود به تصویر صفحه) هند هم چنین تا پیش از ٢٠١٢، در زمینه نفت و گاز توافق هایی با ایران برای سرمایه ٢٤٥ گذاری در حوزه های نفت و گاز داشته است که تحت تأثیر تنگناهای بین المللی عملیاتی نشده است و انتظار می رود که با توجه به گشایش بیشتر در سیاست خارجی ایران ، هند در حوزه های نفت و گاز بیش از این با ایران همکاری نماید و با توجه به رشد مصرف نفت و گاز هند و این مساله که نفت و گاز طبیعی همچنان در مرکز سوختهای انرژی جهان قرار خواهد داشت (بحرانی ، حسینی و ملکی ، ١٣٩١؛ ٣٢)؛ هند منافع حیاتی در حوزه های نفت خیز خلیج فارس شامل ایران دارد.
India and the Gulf Cooperation Council (GCC): An Economic and Political Perspective’, Strategic Analysis, Vol. 34, No. 1.