Abstract:
ﺑﺮرﺳﯽ و ﻧﻘﺪ ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ارﺟﺎع دﻋﺎوی آنﻫﺎ ﺑﻪ دﯾﻮان ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺪان ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﯾﺪه ﻧﮕﺎرﻧﺪﮔﺎن اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ در ﮐﻨﺎر ﺳﺎزوﮐﺎرﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﻣﻮاد 16 و 63 ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺸﮑﯿﻼت و آﯾﯿﻦ دادرﺳﯽ دﯾﻮان ﻋﺪاﻟﺖ اداری ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺠﻢ دﻋﺎوی ﻋﻠﯿﻪ آرا و ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﻗﻄﻌﯽ ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری در دﯾﻮان اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺻﻼح ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری، ﺑﺘﻮان ﺳﺎزوﮐﺎرﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﭽﻮن اﺻﻼح ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻣﺆﺳﺲ ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﺪوﯾﻦ آﯾﯿﻦ دادرﺳﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺮای ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ، ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺳﺎزوﮐﺎر و ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺟﺮای ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ اﺟﺮای ﺻﺤﯿﺢ اﺻﻮل دادرﺳﯽ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ﺿﻤﻦ آﻧﮑﻪ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺻﺤﯿﺢ ﺟﻠﺴﺎت رﺳﯿﺪﮔﯽ در ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری، ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوﯾﻦ دورهﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ دﻗﯿﻖ و ﻣﺴﺘﻤﺮ اﻋﻢ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﻧﻮآﻣﻮزی و ﺑﺎزآﻣﻮزی و ﺗﺄﻟﯿﻒ ﮐﺘﺎﺑﭽﻪﻫﺎ و ﺑﺮوﺷﻮرﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﺮای اﻋﻀﺎی ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری، ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری از ﺣﯿﺚ ﺗﺮﮐﯿﺐ اﻋﻀﺎ ﺑﺎ روﯾﮑﺮد اﺻﻼﺣﯽ، ﺑﺮرﺳﯽ آﺳﯿﺐ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ و دﻗﯿﻖ در ﺧﺼﻮص ﺿﺮورت ﯾﺎ ﻋﺪم ﺿﺮورت وﺟﻮد و اﺳﺘﻤﺮار ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎﺧﺘﺎر اداری ﮐﺸﻮر ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻄﻤﺢ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.
The issue of this study is the structure and competence of administrative specific tribunal with specific pathological approach with respect to their claims referred to the Administrative Justice Court. The authors of this research contemplate that in addition to the mechanisms in Articles 16 and 63 of the Organization and Procedures of the Administrative Justice Court, to reduce the amount of the vote and a final decision claims against the administrative specific institutions (tribunals) in Administrative Justice Court, present other solutions for organizing administrative specific tribunals such as reforming the statute of administrative specific institutions (tribunals), codifying the specific procedures for these institutions, controlling on proper implementation of the principles of fair trial and Formation of hearings correctly in administrative specific institutions (tribunals), designing and codifying some training programs, including apprenticeship programs and retraining, writing the booklets and brochures for the members of administrative specific tribunals, reviewing the structure of administrative specific tribunals in terms of membership composition with reform approach, pathological and exactly reviewing about the necessity or non-necessity of the existence and continuation of administrative specific institutions (tribunals) activities in the administrative structure of the country.
Machine summary:
"البته باید توجه داشت که قید ضرورت قابل تجدیدنظر بودن ، مفید صلاحیت نظارتی انحصاری آراء مراجع اختصاصی اداری در دیوان عدالت اداری نیست ، چراکه در برخی موارد، صلاحیت مزبور به دادگاه های عمومی واگذار شده است ؛ هم چنان که به طور مثال در ماده ١٧ قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی مصوب ١٣٦٧، برای اعتراض نسبت به رأی صادره از شورای نظارت ، «دادگاه صالح » واجد صلاحیت رسیدگی دانسته شده است که صرف نظر از قابل انتقاد بودن این دیدگاه ، هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به موجب رأی وحدت رویه شماره ٩٩٧ مورخ ١٣٨٦/٩/١٨، عبارت «دادگاه صالح » را مفهم «دادگاههای عمومی دادگستری» دانسته است .
بنابراین با تدوین یک آیین دادرسی مخصوص مراجع اختصاصی اداری، به مثابه «حقوق تضمین کننده » می توان سطح انصاف رویه ای در این مراجع را بالا برد و به تبع آن از طرح دعاوی بیمورد در دیوان عدالت اداری جلوگیری کرد؛ مانند آنچه که در رابطه با مراجع حل اختلاف کارگری کارفرمایی تدوین شده است (آیین دادرسی کار مصوب ١٣٩١/١١/٧ وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی) یا حداقل تبیین اصول دادرسی منصفانه مشترکی که میبایست در مراجع اختصاصی اداری اعمال شوند مانند آنچه که در ماده ١٧ پیش نویس لایحه «قانون اصول و آیین های تصمیم گیری اداری» (قانون اداری) که به ابتکار کمیسیون حقوق عمومی مرکز توسعه قضایی قوه قضاییه تنظیم شد، ارائه گردید؛ و یا تعیین دقیق این که آیا اصول حاکم بر آیین دادرسی مدنی و کیفری در مراجع شبه حقوقی و شبه کیفری نیز قابل اعمال هستند یا خیر؟ (به طور مثال : دادنامه شماره ٦٦٤ و ٦٦٥ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به تاریخ ١٣٩٢/٩/٢٥)."