Abstract:
با وجود اینکه احکام گوناگونی بر عنوان «معسر» مرتب می شود، اما تعری فهایی
که از آن در متون فقهی و قانونی ارائه شده است، همگی دارای اشکال هستند.
در این مقاله پس از بازگویی و نقد تعاریف مطرح شده برای معسر، تعریفی جدید
برای آن پیشنهاد شده است.
Machine summary:
"در نقد تعریف مذکور میتوان گفت: اولا این تعریف به جهت ذکر قوت یک روز، متناسب با برداشت عرف از عنوان معسر نیست؛ ثانیا نه تنها شخص میتواند به جهت ناتوانی در ادای قرض، معسر تلقی شود، بلکه عدم استطاعت بر پرداخت بدهی میتواند ناشی از تعهدات قراردادی دیگر غیر از قرض یا به جهت الزامات قانونی خارج از قرارداد باشد، بنابراین لزومی بر بیان قرض در تعریف یادشده نبوده است؛ ثالثا ظاهر این تعریف شامل شخصی که فاقد مال است، اما به سهولت میتواند برای ادای دین تحصیل مال کند، نیز میشود، در حالی که اشاره شد چنین فردی را نباید معسر دانست.
2. در این تعریف منشأ عدم توانایی اطلاق دارد و شامل مواردی که عدم قدرت بر ادای بدهی به جهت فقر یا عدم دسترسی به مال یا اموری دیگر است، نیز میشود، در حالی که بعضی از نویسندگان اعسار را صرفا «ناتوانی در پرداخت بدهی به دلیل تنگدستی و فقر» دانستهاند (مٶسسۀ دائرةالمعارف فقه اسلامی، 1382: 1/574) که ادعای درستی به نظر نمیرسد؛ چون عدم توان بر ادای بدهی ممکن است افزون بر فقدان مال، به دلیل عدم دسترسی به آن یا حتی عدم فروش مال معرفیشده برای ادای بدهی نیز باشد.
به نظر میرسد اصل این مطلب پذیرفتنی است؛ در صورتی که الان به مال امکان دسترسی نباشد، نمیتوان وی را ممتنع از ادای «محکومبه» شمرد؛ زیرا به جهت فقدان مال، امکان تأدیۀ بدهی نیست؛ اما ضرورت داشت که قانونگذار به تشخیص قاضی در مواردی که عدم قابلیت دسترسی به مال به صورت موقت است، 1 برای وی حکم اعسار موقت پیشبینی حتی در موارد نادر، خود محکومعلیه نیز اقرار میکند که امکان وصول مال مثلا بعد از شش ماه ممکن است."