Abstract:
گزارشگری مسئولیتهای اجتماعی، ابزاری برای ارزیابی مسئولیت اجتماعی شرکتها است و با استفاده از
آن شرکتها میتوانند اقدامات خود را در جهت ارتقای کیفیت زندگی آحاد جامعه به اطلاع کلیه افراد
جامعه و نهادهای ذینفع برسانند. بسیاری از رفتارها و اقدامات مدیران و کارکنان، متاثر از ارزشهای
اخلاقی بوده ریشه در اخلاق دارد. عدم توجه به اخلاق کار در مدیریت سازمان ها، در جوامعی مانند ایران
که از یک سو دارای ارزشهای اخلاقی غنی بوده از سوی دیگر با کشورهای پیشرفته فاصله قابل توجهی
دارند، میتواند معضلاتی بزرگ برای سازمان ها به وجود آورد. به علاوه با افزایش انتظارات اجتماعی از
سازمانها، جوامع نسبت به مسائلی مانند محیط زیست، حقوق زنان، کودکان، اقلیت ها، معلولان، برابری
استخدام و کاهش نیروی انسانی، حساستر شدهاند. بیتوجهی سازمانها به این حقوق و عدم رعایت اصول
اخلاقی در برخورد با ذینفعان بیرونی، میتواند مشکلاتی را برای سازمان ایجاد کند و مشروعیت سازمان و
اقدامات آن را مورد چالش قرار داده. در نتیجه سود و موفقیت سازمان را تحت تاثیر قرار دهد. اخلاق کار
ضعیف، بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران موثر بوده میتواند بر عملکرد فردی، گروهی و
سازمانی اثر بگذارد.
Machine summary:
(فروغي و همکاران ، ١٣٨٧) گزارش هاي ارائه شده توسط سيستم حسابداري مالي، عملکرد واحد تجاري را از جنبه هاي خاص مورد ارزيابي قرار مي دهند و سود آوري و توان مالي واحد تجاري را شاخص موفقيت يا عدم موفقيت مي دانند و بيشترين توجه را معطوف منافع گروه هايي مي کنند که مهمترين آنها عبارت اند از: سرمايه گذاران ، مديران واحد تجاري، اعتبار دهندگان ، سازمان هاي دولتي، کارکنان واحد تجاري، مشتريان ، فروشندگان اما به دليل عدم توجه به منافع ساير گروههاي اجتماع و همچنين اثرات زيست محيطي ناشي از فعاليت هاي واحد تجاري، در اوايل دهه شصت ميلادي مفهوم جديدي به نام حسابداري مسئوليت هاي اجتماعي در مباحث نظري حسابداري مطرح شد و نويسندگاني از اروپا، کانادا و استراليا در نوشته هاي خود به آن اشاراتي داشته اند.
(اشنايدر و همکاران ، ١٣٧٩) در کشور آمريکا مفهوم حسابداري مسئوليت هاي اجتماعي با يک دهه تاخير در اوايل دهه هفتاد، توسط انجمن حسابداري آمريکا با تشکيل کميته اي به منظور بررسي موانع و مشکلات مربوط به فرايند اندازه گيري و گزارشگري در حسابداري مسئوليت هاي اجتماعي آغاز شد و با وجود گذشت بيش از چهار دهه ، اين مفهوم هنوز هم از جديدترين مباحث حسابداري است که در مراحل اوليه رشد به سر مي برد و از نظر اجرا و به کارگيري پيشرفت چنداني نداشته است ؛ به گونه اي که تاکنون غالب مقالات منتشر شده ، جنبه توصيفي داشته و بيشتر با تکيه بر توصيف مفاهيم توجه کمتري را به مشکلات اجرا و ارائه راهکارهاي مناسب جهت عملي کردن آن داشته اند.