Abstract:
در حوزه ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، رمزگذاری و رمزگشایی از کلیدیترین فرآیندها بهشمار میآیند. این مقاله تلاش دارد دستهبندی چهاربخشی رمزگانهای پیشنهادشده از سوی آرتور آسا برگر برای ارتباطات بصری را با شرح چند مثال بررسی نماید و سپس با رویکردی نشانهشناختی به تحلیل جایگاه این شیوههای رمزگذاری در آثار نقاشی رنه ماگریت هنرمند برجسته جنبش فراواقعگرایی بپردازد. این پژوهش یک موردکاوی نشانهشناختی با رویکرد تحلیلی ـ تفسیری و با هدف توسعهای است که دادههای کیفی آن به شیوه اسنادی دادهاندوزی شدهاند. برگر چهار شیوه رمزگذاری در انتقال مفاهیم را بر میشمرد که آنها را رمزگانهای تداعیگر، قیاسی، جایگزین و فشرده مینامد. از میان کارهای پرشمار مگریت چهار نقاشی برگزیده و تفسیر شدند. در مدل سرخ (1935 م.) بهره از رمزگان تداعیگر، در آینه دروغین (1929 م.) استفاده از رمزگان قیاسی، در پسر انسان (1964 م.) نقش رمزگان جایگزین و در آشکارسازی حضور (1936 م.) کارکرد رمزگان فشرده کشف و تحلیل گردید.
Encoding and decoding are among the key processes of cultural and social communications. This article has tried to clarify the concepts of quadruple semiotic codes for visual communications proposed by Arthur Asa Berger; and to pursue these codes in the paintings of Rene Magritte، the well-known Belgian Surrealist artist. Four types of communicational codes as identified by Berger are: Metonymic، Analogic، Displaced and Condensed. Magritte has an idiosyncratic approach to Surrealism. He spent many years working as a commercial designer، and this most likely shaped his fine art، which often has abbreviated impact. His works have a powerful paradox: beauty، clarity and simplicity، against a cryptic provoking and shocking effect. As the result of this research، we may find traces of metonymic code in Magritte’s “The red model” (1935)، analogic code in “The false mirror” (1929)، displaced code in “The son of man” (1964)، and condensed code in “The revealing of the present” (1936).
Machine summary:
اين مقاله تلاش دارد دسته بندي چهاربخشي رمزگانهاي پيشنهادشده از سوي آرتور آسا برگر براي ارتباطات بصري را با شرح چند مثال بررسي نمايد و سپس با رويکردي نشانه شناختي به تحليل جايگاه اين شيوههاي رمزگذاري در آثار نقاشي رنه ماگريت هنرمند برجسته جنبش فراواقع گرايي بپردازد.
ايــن پژوهــش يــک مــوردکاوي نشانه شــناختي بــا رويکــرد تحليلــي تفســيري و بــا هــدف توسـعه اي اسـت کـه داده هـايکيفـي آن بـه شـيوه اسـنادي داده انـدوزي شـده اند.
سـپس به يـاري ايـن رمزگان هـا بـه تحليـل نشانه شـناختي چهـار اثـر برگزيـده از مگريـت ميپردازيـم .
اکـو بـر ايـن بـاور بـودکـه بـه دلايـل گوناگونـي يـک پيـام ممکـن اسـت دچـار رمزگشـايي گمراه کننـده شـود، مثـلا بـراي خوانشـگريکـه زبـان متـن را نميدانـد، در يـک نسـل ديگـر زاده شـده ، از فرهنـگ ديگـري آمـده يـا بـه سـنت هرمنوتيک متفاوتـي تعلـق دارد (اکـو، ٢٠٠٣: ۴).
رويکـرد آرتـور آسـا برگـر بـراي تحليـل رمزگان هـاي ارتباطـي و ماهيـت دسـته بندي چهـار بخشـي وي پيـش از ايـن در ادبيـات نشانه شناسـي ايـران مطـرح نشـده بـود و ممکن اسـت اين چهـار گـروه رمزگانـي بـراي خواننـده پارسـيزبان ناشـناخته باشـند، بنابرايـن مقالـه در ادامـه دو بخـش مجـزا امـا همبسـته خواهـد داشـت .
پــس از رديابــي ايــن پيــام ، عنصــر محــوري تصويــر ديگـر بـه چشـم مـا تـوده اي از زبالـه نيسـت ، بلکـه نمايانگـر نيـروي ويرانگـر حجـم عظيمـي از دورريزهـاي پلاسـتيکي اسـت کـه توسـط جوامـع مـدرن انسـاني در دامـن طبيعت رها شـده اند.
Berger, Arthur Asa (1984), Signs in Contemporary Culture: An Introduction to Semiotics, New York: Longman.