Abstract:
در آیه 112سوره نحل تعبیر چشانیدن لباس ترس و گرسنگی به کار رفته است. این استعاره قرآنی از دیرباز در کانون توجه مفسران ادبی قرآن مجید بوده و حتی از زیباییهای ادبی قرآن قلمداد شده است. اخیراً برخی نویسندگان، این تعبیر را از جمله شواهد رؤیاپنداری قرآن مجید دانستهاند. این مقاله برای وارسی صحت و سقم این ادعا، درونمایه و نظم محتوایی و ادبی این آیه را واکاوی میکند. مقاله با تحلیل دو استعاره موجود در آیه یعنی استعاره اصلی(تشبیه ترس و گرسنگی به لباس) و استعاره تبعی(چشانیدن لباس ترس و گرسنگی) آنها را دو استعاره کاملاً عادی قلمداد میکند. مقاله همچنین با تکیه بر اندیشه بینامتنیت و ذکر شواهدی از متون ادبی پیش از اسلام استدلال میکند که تعبیر به کار رفته در آیه، به لحاظ زبانشناختی کاملاً رایج و قابل فهم بوده و هست. با توجه به اینکه هر دو استعاره بهکار رفته در آیه در چارچوب قواعد و عرف رایج زبان عربی دیروز و امروز کاملاً قابل فهم بوده و هستند، نمیتوان آن را شاهدی بر رؤیاپنداری قرآن مجید قلمداد کرد.
Ayah 112 of Surah An-Nahl talks about the people of a city who were bestowed on the favors of security، tranquility and economic welfare; but they turned ungrateful to those divine favors. Consequently، Allah chastised them with tasting hunger and fear. The concept of Allah’s recompense to those people is mentioned in the form of a metaphorical proposition: Allamh made them taste the garment of hunger and fear. This metaphor has attracted the attention of the scholars of Qur ānic studies from the early beginning and has always been considered one of the linguistic beauties of the Qur ān. Recently some scholars have counted this metaphor among a series of evidence proving the idea of assuming the Qur ān not as divine revelation، but as the dreams of Prophet Mohammad. To evaluate this single claim، the present article analyses the content and conceptual order of the ayah mentioned. The article also analyses the main metaphor of the ayah i.e. likening the hunger and fear to garment، and the secondary metaphor i.e. making people tasting the garment of hunger and fear. The article also studies the metaphor from an intertextual point of view and gives some examples from Arabic poems of the pre-Islamic era. Given all the above-mentioned dimensions، the article eventually concludes that، according to the principles and customary usage of old and modern Arabic، the metaphor used in the ayah is absolutely normal، popular، and understandable، invalidating the idea of considering the Holy Qurān as dreams.
Machine summary:
با توجه به این که هر دو استعاره به کار رفته در آیه در چارچوب قواعد و عرف رایج زبان عربی دیروز و امروز کاملا قابل فهم بوده و هستند، نمیتوان آن را شاهدی بر رؤیاپنداری قرآن مجید قلمداد کرد.
com/fa//http:) گرچه میتوان از چشم انداز ادبی به همه شواهدی که برای این دیدگاه به آنها استناد شده پرداخت ؛ اما مقاله پیش رو تأکید را بر تعبیر «نوشانیدن لباس ترس » میگذارد.
پرسش مقاله این است که ادعای رؤیاپنداری در خصوص تعبیر: خداوند لباس گرسنگی و ترس را به آنان چشانید که در آیه ١١٢ سوره نحل آمده تا چه اندازه درست است ؟ آیا تعبیر یادشده در قرآن مجید در چارچوب قواعد زبانی رایج در زمان پیامبر(ص ) عادی و قابل فهم نیست تا بتوان آن را برداشتی رؤیاگونه ، تفسیر و تعبیر کرد؟ به منظور این واکاوی، مقاله نخست درون مایه و فضای کلی آیه را مرور میکند؛ سپس به تحلیل استعاره های به کاررفته از چشم انداز اصول و معیارهای ادبی میپردازد.
مستعار، لباس است و مستعارله ترس و گرسنگی؛ آنگاه فعل أذاق که در آیه ذکر شده بیشتر با مستعار له تناسب دارد تا لباس ؛ این نیز تشبیه و استعاره ای مقبول و عرفی است و به خیال و خواب ربطی ندارد.