Abstract:
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانهشدن فقر از خلال تجربههای مراجعان به خیریههای شهر اصفهان و فهم تأثیر اینگونه انجمنها یا سازمانها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریة زمینهای مورد نظر چارمز در روششناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سؤال بهدست آید که چگونه خیریهها در بازتولید فقر زنانه مؤثرند؟ اطلاعات این پژوهش، که از طریق انجامدادن 20 مصاحبة عمیق با زنان سرپرست خانوار یا زنان نیازمند کمک جوان و تنها که برای درخواست کمک به خیریههای شهر اصفهان مراجعه کردهاند گرد آمده است، در مرحلة اول با رویکردی تفسیرگرایانه از تجارب مراجعة زنان نیازمند کمک به خیریهها طی سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و گزینشیِ روش نظریة زمینهای، 6 مفهوم اولیه، 2 مقولة مرکزی و نهایتاً یک مقولة هستهای استخراج شد که مؤید مقولات عمدة «اصرار بر تسلط اقتصادی» و «ابقای انفعال اجتماعی» از سوی خیریهها بر زنان بود. در مرحلة دوم، با نگاه نقادانة فمنیستی برآمده از دیدگاه هاردینگ، هریک از مفاهیم و مقولات بهطور جداگانه و در تحلیلی نهایی بررسی شد. درنهایت، در مدل نظریای که برآمده از یافتههای تحقیق بود، مکانیسم «نابرابری مضاعف» از واکاوی روابط بین مقولات بهدستآمده در توضیح سؤال اولیه بهدست آمد. همچنین، بخشی یا هریک از مفاهیم اولیة بهدستآمده در جریان کدگذاریها بهعنوان «متعینهای زمینهای، مقوم، پشتیبان و تأثیرگذار» بازشناسایی شدند که در تولید، تداوم و بازتولید فقر زنانه از طریق فعالیتهای مبتنی بر خیریه و امور خیر نقش دارند. براساس این پژوهش، میتوان مدعی شد که فعالیتهای مبتنی بر کمکرسانی در خیریهها نهتنها بر بنیانی مردسالارانه وضع شدهاند، بلکه با قراردادن زنان نیازمند کمک در وضعیت نابرابری مضاعف، شرایط فقیرترشدن این زنان و تداوم چنین وضعیتی و درنهایت بازتولید فقر در زنان را فراهم میکنند. درواقع، طبق یافتهها میتوان بدین نظر رسید که خیریهها برای زنان در جامعه طبق الگوی کمکرسانیِ فعلی خود، «بازتولید انقیاد» میکنند.
Machine summary:
"همچنین ، با توجه بـه افـزایش میـزان زنـان سرپرسـت خانوار، زنان تنها (مجرد، طلاق گرفته یا بدون همسر به دلایل مختلف ) که نیازمند کمک رسـانی هستند، با در نظر گرفتن انواع فعالیت های حمایتی صورت گرفته در خیریه ها باید ایـن سـؤال را پرسید که چرا غالب این زنانـ با توجه به مشاهدات و اسنادـ از خیریه ها و حمایت گران با وجود کمک های مختلف مستقل نمی شوند و در موقعیت محروم خود ابقا شده اند؟ بـا در نظـر داشـتن این ملاحظات ، سؤال اصلی این تحقیق از این قرار است : چگونه نهادهای حمایتی خصوصی (خیریه ها) در بازتولید فقر زنانه مؤثرند؟ نکتة درخور توجه در تحقیق های با محوریت مسائل زنان آن است که طرح سؤال و پاسخ به آن بر محور تفسیر نیست ، بلکه در پی ارائة راهکار و تغییر نیز در کنار تفسیر وضعیت خواهد بود.
با توجه بـه اینکـه سرمایه های کلان اقتصادی اغلب و نه تنها در کشور ما در دست مـردان اسـت ، اطـلاع خیـران و نهادهای حمایتی که در مطالعات پیش از انجام تحقیق صورت پذیرفت از موضوع تحقیق لزومـا با بازخوردهای مثبت همراه نبوده و بعضا موجب قطع همکاری نیز شده است ؛ یعنی زمـانی کـه خیران و نهادهای خیریه به تمرکز موضوع بر زنان و نقـش خیریـه هـا در تـداوم فقـر در زنـان و مسئلة زنانه شدن فقر اطلاع پیدا می کردند، در بسیاری اوقات ، نه تنهـا از چنـین موضـوعی ابـراز نارضایتی می کردند، که در مواردی همکاری خود با پژوهش گران را نیز متوقف کردند."