Abstract:
رویداد بحران مالی سال 2008، توجه اقتصاددانان و بانکهای مرکزی را به کاستیهای دیدگاههای رایج درباره ماهیت بانک و نقش آن در اقتصاد جلب کرد. ازآنجاکه لازمه هرگونه مقرراتگذاری احتیاطی برای بانکها، مدلسازی اقتصاد کلان شامل بخش مالی، و سیاستگذاری پولی و مالی سازگار، تحلیل درست از ماهیت بانک و فرایند خلق پول بانکی است، این مقاله به روش تحلیلی−توصیفی رویکردهای سهگانه درباره آن را بررسی میکند؛ ازاینرو پس از ارائه تصویری از دیدگاههای رایج در اینباره (دیدگاه واسطهگری مالی و دیدگاه ضریب فزاینده)، هریک از این دیدگاهها براساس مبانی اقتصاد پولی و اصول حسابداری نقد میشوند. همچنین، دیدگاه درست و کاملتر درباره ماهیت بانک (دیدگاه «خلق پول انفرادی بانک»)، با استناد به آرای اقتصاددانان و بانکهای مرکزی پیش رو تبیین خواهد شد.
تحلیل استدلالهای موافق دیدگاههای واسطهگری مالی و ضریب فزاینده، نشان میدهد که ریشههای مهم فهم نادرست ماهیت بانک عبارتاند از: برداشت کالایی نسبت به پول، مغالطه ترکیب و خلط مباحث خرد و کلان، بیتوجهی به اصول حسابداری دوطرفه، عدم تفکیک ترازنامه بانک مرکزی و بانکها، و عدم توجه به اقتضائات سیاست هدفگذاری نرخ بهره توسط بانک مرکزی. براساساین، اصولی که رعایت آنها برای تحلیل درست بانک در اقتصاد کلان ضروری است، معرفی و برخی دلالتهای دیدگاه خلق پول در حوزه بانکداری اسلامی، سیاستگذاری پولی، مقرراتگذاری بانکی و مدلسازی اقتصاد کلان تشریح میشود.
Machine summary:
ازآنجاکه لازمه هرگونه مقرراتگذاری احتیاطی برای بانکها، مدلسازی اقتصاد کلان شامل بخش مالی، و سیاستگذاری پولی و مالی سازگار، تحلیل درست از ماهیت بانک و فرایند خلق پول بانکی است، این مقاله به روش تحلیلی−توصیفی رویکردهای سهگانه درباره آن را بررسی میکند؛ ازاینرو پس از ارائه تصویری از دیدگاههای رایج در اینباره (دیدگاه واسطهگری مالی و دیدگاه ضریب فزاینده)، هریک از این دیدگاهها براساس مبانی اقتصاد پولی و اصول حسابداری نقد میشوند.
بین دهه 1930 تا 1960، دیدگاه برتر این بود که نظام بانکی «ویژه» است؛ زیرا بانکها برخلاف دیگر نهادهای مالی، و براساس مدل بانکداری مبتنی بر ذخایر جزئی، میتوانند بهصورت تجمعی خلق پول کنند؛ ولی هر بانک تنها یک واسطهگر مالی است که سپردهها را جذب کرده، آنها را وام میدهد.
4. ریشه دیدگاههای ناقص درباره بانک گزیده سه دیدگاه موجود درباره ماهیت و کارکرد بانک عبارتاند از: الف) دیدگاه واسطهگری مالی: بانک سپردهها را وام میدهد و از اینرو جذب سپرده پیش از پرداخت وام برای بانک ضروری است؛ ب) دیدگاه ضریب فزاینده: بانک تنها میتواند ذخایر مازاد خود را وام دهد؛ ازاینرو افزایش (یا کاهش) حجم پول در اقتصاد، با افزایش (یا کاهش) ذخایر بانکها توسط بانک مرکزی آغاز میشود.
(1958), “Intermediaries and Monetary Theory: A Criticism of the Gurley-Shaw Theory”, The American Economic Review, Vol. 48, No. 1, PP.
(2009), “The Economic Outlook and the Fed’s Balance Sheet: The Issue of "How" versus "When"”, Federal Reserve Bank of New York, Speech, July 29.