Abstract:
همواره رابطة متقابلی میان نوع و تراکم گونههای گیاهی و فرمهای ژئومورفیک وجود داشته است. مخروطافکنهها ازجمله
لندفرمهایی هستند که میتوانند قابل توجهی بر پوشش گیاهی خود داشته باشند. منطقة سبزوار در استان خراسان رضوی بهعلت
دارابودن مخروطافکنههای متعدد و تیپیک, منطقة مناسبی برای بررسی روابط ژئومورفولوژی و پوشش گیاهی است. هدف از این
مطالعه, ارزیابی کمّی و کیفی نوع و تراکم پوشش گیاهی در سه مخروطافکنه فسیل, قدیمی و جدید در جنوب روستای فشتنق است.
یافتهها حاصل شناسایی و تحدید سه مخروط فسیل, قدیمی و جدید با استفاده از نقشههای توپوگرافی, تصاویر ماهوارهای و مشاهدات
میدانی و سپس شناسایی گونههای گیاهی و محاسبة تاج آنها، آنالیز خاک و درنهایت ایجاد رابطة میان دادههای بهدست آمده است.
نتایج نشان میدهد که گالیهای مخروطافکنة فسیل بهدلیل بافت درشتتر مناسب برای گونههای درختچهای هستند. در مخروط
فسیل بهعلت وجود رطوبت کافی ناشیاز زهکشی آب میانابهاء گیاهان از بیشترین تاج پوشش گیاهی (۱۰/۶۷۶ درصد) برخوردار بوده»
درحالی که در بسترهای فعال مخروط قدیمی و مخروط جدید بهدلیل بافت ریز خاک, گیاهان کمترین تاج (۰/۵۸درصد در مخروط جدید
و ۰/۸۸۷ درصد در مخروط قدیمی) را دارند. در مخروط فسیل تاج پوشش گیاهی در بستر گالی بیشتر از میانابها است؛ درحالی که در
مخروط قدیمی, تاج پوشش گیاهی در میانابها بیشتر از بستر گالیهاست. گونة غالب گیاهی در مخروطهای قدیمی و جدید. درمنه و
گون و در داخل آبراهههاء پرند است. در مخروط فسیل گونههای غالب شامل درمنه و جارو (کاهوی وحشی) میباشد. بهطورکلی نتایج
نشان میدهد که فرایندهای ژئومورفولوژی, مانند برش و رسوبگذاری بر بافت و حاصلخیزی خاک و همچنین بر نوع و تراکم پوشش
گیاهی تاثیر دارند.