Abstract:
گشودن باب ارتباط در فرهنگ های مختلف، دارای الگوهای متنوعی است که همواره مورد علاقه انسان شناسان و فرهنگ کاوان است. این پژوهش با روش تحلیلی – اسنادی و تتبع در آیات قرآن، تفاسیر و نصوص فریقین تلاش نموده است راهبرد اسلامی در آغاز ارتباطات را به عنوان یک نظریه هنجاری بر حسب مبانی معرفتی، اجزای فراگرد ارتباطی و روش های انگیزشی تدوین کند. سپس آن را با الگوهای آغاز ارتباط، در نمونه ای تا حد امکان نمایا از فرهنگ های جهان، که با روش هدفمند انتخاب شده مقایسه کند. نتایج تحقیق، تبیین مبانی معرفتی و اجزای فراگرد ارتباطی «سلام آغاز» و الگوی هنجاری آن در آغاز ارتباطات کلامی است. در این نظریه پردازی نشان داده شده است: اولا، «الگوی ارتباطی سلام آغاز» به عنوان یک فراگرد ارتباطی کامل (خودبسنده) برای انتشار اسم الهی «سلام» و آثار آن، از امنیت و دوستی و ... است، نه فقط مقدمه ارتباط. ثانیا، این الگو برخلاف تعاریف رایج از ارتباط، در پی اهداف اقناعی صرف نیست. ثالثا، بدیلی در معنای مندرج در پیام این الگو در سایر فرهنگ ها وجود ندارد.
The start of communication، with its diverse patterns in different cultures، has always been of interest to anthropologists and cultural experts. Using the analytical-documentive method and studying the Quranic verses، interpretations and Shia and Sunni religious texts، the present paper has attempted to develop an Islamic strategy of starting communication as a normative theory based on epistemic principles، components of communication process and motivational methods. It compares this Islamic pattern of beginning verbal communications with those in a sample that is representative of the world cultures and is chosen through purposive sampling method. The research results include an explanation of the epistemic foundations and components of the process of “beginning with salam " communication and its normative pattern at the beginning of verbal communication. This theorization shows that: firstly، the "communicative pattern of Beginning with salam" is a complete (self-sufficient) communication process for the spread of the divine name "Salam" and its effects on security and friendship and etc.، and not just an introduction to communication. Secondly، unlike the common definitions of communication، this pattern does not strive for purely persuasive goals. Third، there is no equivalent for the meaning of this pattern in other cultures.
Machine summary:
"محور سوم، نحوۀ ارائۀ پیام: روش ارائۀ پیام در ارتباط سلام آغاز، بر حسب الفاظ پیام، پاسخ آن، سن و سال و جنسیت و وضعیت اجتماعی ارتباطگران، دارای مباحثی به این شرح است: سلام کردن باید با الفاظ متعارف در عرف و شرع و طبق قواعد عربی باشد؛ یعنی با الفاظی چون «سلام علیک» و یا «سلام علیکم» انجام شود (مازندرانی، 1382ق، ج 11، ص 95).
- ثوابهای اخروی ارتباط «سلام آغاز»: سلام کردن به همه، موجب افزایش نیکیها (مفید، 1413ق (الف)، ص 60)، نوعی صدقه (سیوطی، 1404ق، ج 2، ص 189)، برای حاجیان موجب قبولی حج است (بیهقی، 1423ق، ج 6، ص 26)، بلکه اگر کسی اهل نماز شب، صله ارحام، خوشسخنی با مردم و اطعام طعام باشد، سلامپراکنی را هم با این امور بیامیزد، بیشک در امنیت و سلامت کامل به بهشت خواهد رفت (برقی، 1371، ج 2، ص 387؛ بیهقی، 1423ق، ج 11، ص 182).
البته وجود این الگو در شریعت ابراهیمی قابل انکار نیست، اما به نظر میرسد در بین اعراب آن زمان نیز فراموش شده است؛ زیرا ارتباط سلام آغاز، تحیتی ازلی و ابدی است که ریشه در نبوت دارد.
این تحقیق نشان میدهد که نظریۀ هنجاری ارتباط سلام آغاز، در دو جهت دارای تفاوت عمیقی با معادلهای آن در سایر فرهنگها است: اولا، معنا و پیام مندرج در الگوی ارتباطی «سلام آغاز»، که ریشه در سلام بهعنوان یک نام الهی دارد، دعا و آرزوی سلامت جسمی، روحی، اجتماعی و اخروی برای مخاطب است."