Abstract:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و تعیین توانمندیهای ژئواستراتژیک رژیم اشغالگر قدس در سه حوزه سخت افزاری (قدرت نظامی)، سیاست جغرافیایی (شهرکسازی و سیاستهای آبی) و نرم افزاری ( قدرت رسانهای و ...) و تأثیر آن بر ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران به انجام رسیده است. حوزه جغرافیایی که این پژوهش درآن محدوده به انجام رسیده است، محدود به جنوب و جنوب باختری آسیا و شمال آفریقا میگردد، ولی بدلیل نفوذ گسترده این رژیم در کشورها و نهادهای جهانی بویژه ایالات متحده و تأثیر گذاری آن بر توانمندیهای ژئواستراتژیک اشغالگران قدس، ارتباط این دو نیز مد نظر بوده و بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، اسنادی واینترنتی میباشد که معمولاً روش متداول پژوهشهای علوم انسانی میباشد. این بررسی نشان میدهد که سیاستمداران در سرزمینهای اشغالی بر این باور بوده و هستند که صلح در حوزه جنوب باختری آسیا تنها از طریق استفاده ترکیبی از قدرت سخت افزاری و نرم افزاری، آن هم بسود این رژیم قابل حصول بوده و تنها مانع برای حصول به این نتیجه، مجموعه کشورهای حامی مقاومت اسلامی میباشند و برای درهم شکستن این مقاومت، باید نقطه اتکاء و ستون اصلی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران مورد هجمه قرار گیرد. بنابراین با استفاده از کلیه ابزارها درصدد برآمده است که قلب تپنده جهان اسلام را در محاصره خود گرفته و از طرق مختلف بر تواناییهای ژئوپولیتیک آن تأثیر گذارد.
Machine summary:
حوزه جغرافیایی که این پژوهش درآن محدوده به انجام رسیده است، محدود به جنوب و جنوب باختری آسیا و شمال آفریقا میگردد، ولی بدلیل نفوذ گسترده این رژیم در کشورها و نهادهای جهانی بویژه ایالات متحده و تأثیر گذاری آن بر توانمندیهای ژئواستراتژیک اشغالگران قدس، ارتباط این دو نیز مد نظر بوده و بررسی شده است.
این بررسی نشان میدهد که سیاستمداران در سرزمینهای اشغالی بر این باور بوده و هستند که صلح در حوزه جنوب باختری آسیا تنها از طریق استفاده ترکیبی از قدرت سخت افزاری و نرم افزاری، آن هم بسود این رژیم قابل حصول بوده و تنها مانع برای حصول به این نتیجه، مجموعه کشورهای حامی مقاومت اسلامی میباشند و برای درهم شکستن این مقاومت، باید نقطه اتکاء و ستون اصلی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران مورد هجمه قرار گیرد.
سیطره صهیونیزم سیاسی و مذهبی بر گستره جنوب غربی آسیا و روند توسعه آن تا سال 1979 میلادی ادامه داشت، اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357( فوریه 1979 میلادی) در برابر قدرتمند ترین رژیم طرفدار غرب در جنوب غربی آسیا و بزرگترین متحد ایالات متحده و حلقه اصلی در سیاست مهار اتحاد شوروی سابق در دوران جنگ سرد (1989-1953) و متحد منطقهای رژیم صهیونیستی، بحران هویتی را که در نتیجه شکست ملی گرایی عربی در طول 31 سال حیات این رژیم گریبانگیر دولتها و ملتهای این حوزه گردیده بود، را از میان برد و عمق راهبردی رژیم صهیونیستی را که از پشت اعراب را مورد تهدید قرار میداد تحت تأثیر قرار داد.