Abstract:
با عنایت به نتایج متناقض و متفاوت یافته های پژوهشی درباره رابطه دین داری و فرهنگ سیاسی در چند دهه گذشته، مقاله حاضر می کوشد تا نشان دهد که چه متغیری، نوع رابطه دین داری و فرهنگ سیاسی را متاثر می سازد. روش مطالعه از نوع اسنادی و مبتنی بر مرور مبانی نظری و تجربی مربوط به دین داری و فرهنگ سیاسی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نوع قرائت و فهم از دین و فرهنگ سیاسی در تعیین نوع رابطه دین داری و فرهنگ سیاسی تاثیرگذار است. به عبارت روشن تر، همان طور که نوع دین داری افراد بر اساس نوع قرائت (فهم) از دین می تواند سخت گیرانه، معتدل و تساهل گرایانه باشد، فرهنگ سیاسی افراد را نیز بر اساس همان ملاک می توان به فرهنگ سیاسی سخت گیرانه، معتدل و تساهل گرا تقسیم بندی کرد و نوع قرائت از دین (و به تبع آن دین داری) و فرهنگ سیاسی که خود انواع دین داری و فرهنگ سیاسی را منجر می شود، بر نوع همبستگی این دو تاثیر دارد، به طوری که قرائت های همخوان و متناظر از دین و فرهنگ سیاسی منجر به رابطه مثبت بین این دو موضوع و متقابلا قرائت های ناهمخوان منجر به رابطه منفی می گردد. مقاله حاضر کوشیده است مناسبات میان متغیرهای دین داری و فرهنگ سیاسی را در قالب یک مدل نظری- تبیینی ارائه دهد.
Given the conflicting results of different research findings on the relationship between religiosity and political culture in the past few decades، this article attempts to show what variable affects on type of relationship between religiosity and political culture. The type of research method is documentary and based on the theoretical and empirical foundations review of the religiosity and political culture. The research findings indicate type of reading and understanding of religion and political culture is influential in determining the type of relationship between religiosity and political culture. More precisely، As the type of religiosity of people according to the type of reading (understanding) of religion can be strict، moderate and too tolerant، The political culture of people can also be categorized according to the same criteria as strict، moderate، and too tolerant and the type of reading from religion (and hence religiosity) and the political culture that leads to different types of religiosity and political culture affects the type of correlation of them، so that consistent and corresponding readings of religion and political culture conducive to a positive relationship between them، mutually، inconsistent readings conducive to negative relationship. This article has attempted to offer the relationship between religiosity and political culture variables in the form of a theoretical - explanative model.
Machine summary:
دینداری، فرهنگ سیاسی، نوع قرائت، فهم و مدل نظری مقدمه رابطۀ میان دین و سیاست از جمله موضوعات مناقشهبرانگیز در حوزۀ اندیشۀ سیاسی و دینی است که به وضوح در مجامع علمی و در میان اندیشمندان و آثارشان میتوان مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت این امر ناشی از بر سر کار آمدن حکومتی دینی در کشورمان باشد که علاوه بر به وجود آوردن فضای مذهبی در جامعه، خود بهویژه از اینگونه مطالعات حمایت کرده است؛ زیرا نظام جمهوری اسلامی تلاش بسیاری دارد که دین را در متن جامعه، بهویژه در حوزه سیاست وارد کند.
برخی از تناقضات نتایج تحقیقات در سنجش رابطۀ میان دو متغیر مورد نظر ناظر به موارد زیر است: در برخی از تحقیقات با عناوین مختلف، دینداری را عاملی مثبت در توسعۀ فرهنگ سیاسی میدانند (Lipset, 1981؛ Busch,; 1998؛ قریب، 1382؛ فرزانهفر، 1383الف، 1383ب؛ Eisenstein.
بنابراین میتوان گفت گروههای مذهبی از طریق تأکید بر تقلید، آموزشها و انگیزشهای خاص خود، فرایند جامعهپذیری سیاسی را بر اساس آموزهها، ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و دینی رقم میزنند و در عین حال نوع و میزان دینداری افراد را شکل میدهند و پس از آن در فرد، معرفت، ارزشها و نگرشهای خاصی را ایجاد میکنند که مجموعه این معرفتها، ارزشها و نگرشها میتواند فرهنگ سیاسی فرد باشد (آلموند و پاوول، 1375: 25).
بنابراین از یافتههای این تحقیق میتوان این نتیجه را گرفت که در جامعه ایران که جامعهای دینی است، دین و به تبع آن دینداری از متغیرهای اساسی در تعیین فرهنگ سیاسی افراد است.