Abstract:
پیدایش اندیشه تجدد در جهان اسلام، چالش های بسیار در پی داشته است. مسلمانان سنت گرا، تمام قد به مصاف آن شتافته اند و جدالی سخت و البته تاکنون بی پایان درگرفته است. تداوم حیات سنت به موازات تجدد نو پیدا، منجر به دوگانگی شده است. مصطفی صبری توقاتی یکی از آخرین و موثرترین شیخ الاسلام های وانفسای عثمانی، به مثابه اندیشه ورزی سنت گرا تلاش می کند با برجسته کردن جنبه های فرهنگی اسلام مقابل فرهنگ غربی و نیز تاکید بر قوانین برآمده از شریعت و جریان آن در حیات اجتماعی و به تبع آن تقویت حضور فعالانه عالمان دین، الگویی برای رویارویی با مدرنیته و نتایج حاصل از آن به دست دهد. حاصل تلاش مصطفی صبری و همفکرانش، برجسته شدن نقش سیاسی اسلام در نیمه دوم قرن بیستم است. پژوهش حاضر در نظر دارد برنامه اصلاحی مصطفی صبری توقاتی را با تکیه بر زندگی سیاسی، مبانی معرفتی و اندیشه وی از خلال مهم ترین آثارش تحلیل نماید.
Machine summary:
مصطفی صبری ١ توقاتی در کسـوت یکـی از آخرین و تأثیرگذارترین شیخ الاسلامهای ٢ وانفسای خلافت عثمانی ، یکی از همین اندیشـه ورزان سنت گرای طرفدار نهاد خلافت است و تلاش مـی کنـد برنامـه ای بـرای مواجهـه بـا وضـعیت پیش آمده، ارائه دهد.
پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن معرفی مصطفی صبری توقاتی بـه جامعـه علمـی ایـران، دستگاه معرفتی و برنامه اصلاحی او را به کندوکاو بنشیند و به قول فهمی جـدعان «فرصـت سخن گفتن »٣ را برای این سنت گرای حامی خلافت و «مشروطه مشروعه خواه» فراهم سـازد.
١ آمیـت بـین ٢ در مقالـه ای تحت عنوان «علما و فعالیت سیاسی در اواخر امپراتوری عثمانی »٣ در کتاب محافظان ایمان در عصر مدرن: علما در خاورمیانه ٤ که به اهتمام مایر هاتینا٥ توسط انتشارات بریل منتشـر شـده است ، زندگی سیاسی و ژورنالیستی مصطفی صبری را مورد بررسی قـرار داده اسـت .
مصـطفی حلمی ، محقق کتاب بسیار مهم و کم حجم النکیر علی منکری النعمـة من الدین و الخلافـة اثـر مصطفی صبری که پس از تحقیق کتاب آن را تحت عنوان الاسرار الخفیه وراء إلغـاء الخلافـة العثمانیة ، دراسه حول کتاب: النکیر علی منکری النعمة مـن الـدین و الخلافـة و الأمـة منتشـر کرده است ، با رویکردی سلفی عوامل پشت پرده الغای خلافت ، علل و عواقب مترتب بـر آن را به تصویر می کشد.
مصطفی صبری و همفکرانش بر این بـاور بودنـد کـه مـذهب (دیـن ) و اخـلاق مسـلمانان در پایتخت و تحت حکومت اتحادیها به تباهی کشیده شده است ، لذا این مجمع را بنیاد نهادنـد ________________________________________________________________ 1 Meir Hatina, Ibid, p.