Abstract:
در این مقاله رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم، نوشته سیروس شمیسا از منظر شیوه های کسب آگاهی، رسیدن به خودآگاهی، شرایط متنی پیدایش چنین موقعیتی و تاثیر آن بر ذهن و زیست انسان در وضعیت پست مدرن تحلیل شده است. مبانی نظری این تحقیق بیشتر منابع فلسفی است و قصد این بوده است تا وضعیت انسان بهعنوان " انسان"، نه به عنوان شخصیت داستانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ بدین ترتیب مشخص شده است که انسان در شرایط خودآگاهی پسامدرن، سوژه ای است که تکامل و تمامیت وی ناممکن است؛ شرایطی که ویژگیهای "ابژکتیو" (عینی) انسان را تقویت می کند و از آن به "مرگ سوژه" تعبیر می شود.
Machine summary:
خودآگاهی و مرگ سوژه در یک رمان پسامدرن فارسی، تاریخ سری بهادران فرس قدیم دکتر فرزاد کریمی دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز چکیده در این مقاله رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم ، نوشته سیروس شمیسا از منظر شیوه های کسب آگاهی، رسیدن به خودآگاهی، شرایط متنی پیدایش چنین موقعیتی و تأثیر آن بر ذهن و زیست انسان در وضعیت پست مدرن تحلیل شده است .
مبانی نظری این تحقیق بیشتر منابع فلسفی است و قصد این بوده است تا وضعیت انسان به عنوان “ انسان “، نه به عنوان شخصیت داستانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ بدین ترتیب مشخص شده است که انسان در شرایط خودآگاهی پسامدرن ، سوژه ای است که تکامل و تمامیت وی ناممکن است ؛ شرایطی که ویژگیهای “ابژکتیو” (عینی) انسان را تقویت میکند و از آن به “مرگ سوژه “ تعبیر میشود.
هم چنین در این رمان ، همواره در فرایند انتقال آگاهی از دیگری به من اختلال وجود دارد که این اختلالها نیز بر وجود من یا سوژه تأثیر سلبی دارد؛ از جمله این اختلالها دیریابی استاد، عدم ثبت و ضبط ماجراهای بهادران پیشین ، ناقص بودن و فراموشی راوی یا نویسنده کتابی است که راوی از آن کتاب روایت کرده است ؛ حتی این کتاب در اثر فرسودگی برای بار دوم قابل استفاده برای کسی نخواهد بود.
راوی، استاد و دیگربهادران حاضر در رمان در زندگی آگاهانه خود همواره به دنبال رسیدن به تمامیت انسانی خویش هستند؛ اما این تمامیت تنها در لحظه مرگ حاصل شده زیرا تا پیش از آن لحظه ، باز هم امکان تکامل ایشان وجود داشته است .