Abstract:
هدف مقاله، معرفی کاربردی الگوی سیمپسون (۲۰۰۴) در زاویهدید «آینه های دردار» و «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» است. سیمپسون در ساحت زمانی از بررسی «ترتیب، تداوم و بسامد» در ساحت مکانی از «زاویه دوربین» در روانشناختی از «وجه نمایی» و در ایدئولوژیک از «نظام گذرایی هلیدی» بهره می گیرد. کاوش در زاویهدید شناخت بهتری بر افکار و احساسات شخصیتها فراهم می آورد.
روش تحلیل مقاله در ساحتهای زمانی، مکانی و روانشناختی بررسی کل متن رمانها و شناسایی فرایندها و وجوه افعال در «موتیفهای سیاست و باورها» شاخص ایدئولوژی نویسندگان است.
در دو رمان، گذشته نگری نقش مهمی دارد. قاسمی با دید جزئی نگرانه و گلشیری با اشارتگرهای «اینجا و آنجا» تقابل بین جامعه مبدا و مقصد را در زندگی مهاجران نشان می دهند. نگرش اثباتی بر رمانها حاکم است و راوی با صراحت از بایدها و اعتقادات خود می گوید. بسامد زیاد فرایند مادی، واقعگرایی را نمایش میدهد و کاربرد ویژه وجه خبری، احوال و زندگی شخصیتها را گزارش می کند.
Machine summary:
بررسی شخصیت پردازی و ساحتهای زاویۀ دید در دو رمان مهاجرت (آینه های دردار و همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها) براساس دیدگاه روایی پاول سیمپسون فاطمه نگاری * دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا(س ) چکیده هدف مقالـه ، معرفـی کـاربردی الگـوی سیمپسـون (٢٠٠٤) در زاویـۀدیـد «آینـه هـای دردار» و «همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها» است .
این مقاله به این سؤالات پاسخ می دهد: کاربرد الگوی سیمپسون در رمانهای مدرن و پست مدرن فارسی با توجه به ساحتهای گوناگون زاویۀدید، آیا میتواند به خوانش بهتـر رمانها و رسیدن به شناخت بهتر آنها یاری رسـاند؟ سـاحتهای زاویـۀ دیـد در دو رمـان چگونه شـاخص شـده اسـت ؛ چـه کـارکردی دارد و در نقـد و تحلیـل شخصـیتها بـه خوانندگان و منتقدان چه کمکی می کنند؟ بررسی ساحتها آشکار میکند کـه قاسـمی در «همنوایی...
سالهای زندگی وی، بعـد از ایـن صحنه تا اقامتش در پاریس در چند بند خلاصه شده اسـت : «مـن کـه کشـورم را تـرک کرده بودم برای آنکه به همه چیز من کار داشتند حالا احساس میکردم نفـرین شـده ای هستم که وقتی هم توی قبر بگذارندم به جایی خواهم رفت که به همـه چیـز مـن کـار خواهند داشت !» (همان : ٨٦) «آخرین باری که دیده بودمش پانزده سال پیش بـود» (همـان : ٦٠).
دو نمونه برای مرزبندی صحنه در رمان همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها: در فصل اول راوی پشت در منزل فرانسوا ایستاده است و در حال فشاردادن زنگ با خود میاندیشد که با عبارت «لعنت به ایـن شانس » صحنه را تغییر میدهد و به زمان گذشته و روزی بازگشت میکند که فرانسـوا بـه پروفـت اتاق اجاره داده است .