Abstract:
یکی از مباحث مهم در زمینة «تورم»، بررسی مشروعیت «جبران کاهش ارزش پول در قراردادهای مدتدار» است. این تحقیق ضمن ارزیابی دیدگاههای مربوطه، به این پرسش میپردازد که «چگونه میتوان از ترکیب قواعد فقهی اقدام و ممنوعیت ضرر در تحلیل جبران کاهش ارزش پول، در چارچوب فقه اسلامی استفاده کرد؟». برای پاسخ به این سوال، از روش تحلیل محتوا و روش دلفی دومرحلهای برای گردآوری نظرات خبرگان بانکداری اسلامی استفاده شده است. بر اساس فرضیه مقاله، « جبران کاهش ارزش پول قبل از سررسید، به سبب اقدام شخص، ربا محسوب میشود؛ اما پس از سررسید، به خاطر از بین رفتن اقدام و ضرر دیدن شخص از کاهش ارزش پول، جبران کاهش ارزش پول ضروری است». یافتههای تحقیق حاکی از وجود سه دیدگاه در مورد جبران کاهش ارزش پول، شامل: «جایز بودن به صورت مطلق»؛ «جایز نبودن به صورت مطلق»؛ و «ضرورت تفصیل بین تورم شدید، متوسط و خفیف» میباشد. هر سه دیدگاه با مشکلاتی روبرو است. در مقابل، دیدگاه منتخب، که بر ترکیب قواعد اقدام و ممنوعیت ضرر استوار است، مبنای نظری مناسبی برای تحلیل جبران کاهش ارزش پول در چهارچوب اسلامی فراهم میکند.
The formulation of strategies for ACHIEVING distributive justice according to Islamic approach requires attending to the normative system accepted by Islam. Using an analytical method، this paper examines the normative system of Islam and its effect on determining the position of distributive justice which is based on a Qur'anic approach. According to the paper's supposition، the Islamic approach to distributive justice is influenced by an Islamic normative system based on three approaches: deontological، virtue and teleological. According to the research findings، the normative system of Islam has three systems in the evolutionary process: deontological، virtue and teleological. In all these normative systems، special attention is paid to the alleviation of poverty and reduction of inequalities in providing income. In this Islamic normative system، a pedagogical and progressive approach to administering distributive justice in society is introduced. Fiqh، which is based on a deontological normative system considers that، along with the other acts of worship، financial obligations such as zakat are among the duties. Furthermore، in a higher rank، Islamic morality which is based on the virtue oriented normative system، draws attention to the importance of donating charity in Allah’s cause and attending to it in refining the existential dimensions and achieving "bir" (righteousness). Considering Islamic dogmatic theology، according to teleological system، forgiveness is، referred to as the most important behavioral characteristic of "Abrar (the righteous).
Machine summary:
برای مثال، با ایجاد تورم، این سؤال مطرح میشود که آیا جبران این کاهش ارزش در روابط و معاملات پولی و مالی مدتدار ضروری است؟ و اگر این ضرورت ایجاد شود، آیا جبران آن بر عهده طرفین قرارداد است و یا بر عهده دولت و بانک مرکزی، که با اقدامات خود، عامل اصلی ایجاد تورم بودهاند؟ در اقتصاد و بانکداری اسلامی نیز امکان شکلگیری تورم وجود دارد و این موضوع سبب ایجاد سؤالاتی میشود که یکی از مهمترین آنها، مشروعیت داشتن یا نداشتن جبران کاهش ارزش پول در بدهیهاست، به ویژه اینکه در چهارچوب اسلامی، به علت آنکه هرگونه افزایش در بدهیها مصداق ربای جاهلی (بدترین نوع ربا) محسوب میشود، دقت در مسئله جبران کاهش ارزش پول اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند.
بدین روی، در عرف مردم، اگر شخصی به منابع خود را ده ساله شخص دیگری قرض دهد (یا مهریه عقد ازدواج را وجه رایج درنظر بگیرد) و در سررسید مازادی برای کاهش ارزش پول طلب کند، سرزنش نخواهد شد و اقدام شخص در اعطای قرض، دلیلی بر عدم ضرورت دریافت چیزی بیش از اصل منابع بهحساب میآید.
بنابراین، همین که شخص (قرضدهنده) احتمال میدهد ممکن است اقتصاد همراه با تورم (محتمل یا غیرمحتمل) باشد و نرخ آن هم به صورت دقیق قابل پیشبینی نیست و در عین حال، اقدام به اعطای قرض کند، خود اقدام کرده است و کسی ضرر را بر او تحمیل نکرده تا ضامن جبران کاهش ارزش باشد.